یادداشت کارگری هفته؛ “مبارزه با فساد وبرخورداری از عدالت در جمهوری اسلامی، ازمسیرمبارزه با کلیت نظام جمهوری اسلامی می گذرد!”

امیر جواهری لنگرودی؛ این روزها دگرباره احکام صادره برای فرزندان آفتاب و باد، برای دست یابی به نان، کار و آزادی و دیگر مطالبات اعلام داشته آنان، به صحنه رودررویی بین کارگران نیشکر هفت تپه با مدیریت این صنعت،بعد از حوادث بس اسفباری که بر کارگران و سازمانگران تحرکات اعتراضی هفت تپه و حامیانش تابه امروز وارد آوردند،ب دل شده است.

قاضی محمد ناصر مُغیسه، همان” ناصریان” قاضی مرگ، ابتدا با نام «حاج ناصر» به‌ عنوان کارشناس امنیتی (بازجو) و در ادامه بازپرس شعبه سوم زندان اوین در دهه‌های نخستین انقلاب عمل می کرد. چهره ای که در کشتارهای دهه‌ی ۶۰ و خاصه تابستان خونین ۶۷،در کشتن زندانیان سیاسی چپ و کمونیست، نقشی اساسی داشته است. امروز نیز در حکم رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران، در وارسی دهها و صدها پرونده، احکام ضد انسانی صادر کرده است. در این میان علیرغم قول ابراهیم رئیسی به تجدید نظر در احکام زندانیان پرونده هفت تپه،قاضی مُغیسه با فراخواندن آن ها به دادگاه در دفاع از احکام صادره برای اسماعیل بخشی و متحدان آنان یعنی سپیده قلیان -عسل محمدی- ساناز الهیاری- امیرحسین محمدی فرد و امیر امیرقلی طی روزهای گذشته در دفاع ازآرای صادره این پرونده با وقاحت و با صدایی بلند می گوید:«احکام صادره علیه متهمان پرونده هفت‌تپه، بسیارخداپسندانه وعادلانه بوده است»،مُغیسه درپایان نیزباشرارت،سنگدلی وبه پشتوانه بیرحمی نهادینه شده درنظام ایدئولوژیک اسلامی گفته است:« با این حکم ها،آخرت خود را خریدم !» (۱)،بایدبه اوگفت:توباحکم قتل هزاران هزارتن ازفرزندان جامعه ما درکشتاردهه شصت، آخرتت راپیشترتضمین کرده بودی!

درست درچنین شرایطی،علیرغم احضارهای گسترده ازطرف امنیت شوش واخراج های چندی از طرف کارفرما- اسد بیگی-، کارگران ترسی به خود راه نداده اندوبراه افتاده اند. شکاف بین طبقه ونیروهای اعتراضی درگیردرصنعت نیشکر،نشان می دهد که حاکمیت قصد عقب نشینی دربرابر کارگران راندارد.درکنارچنین نمایش مسخره ضد بشری ازقاضی مُغیسه و چهره نمایی قاضی القضات رئیسی، این روزها شاهد بلند کردن بنرهای ابراهیم رئیسی،تصاویروی وبه رُخ کشیدن چهره عدالت جویانه برای او،وحتی بخشی ازکارگران ولایت مداربراه افتاده اندواز” حضورمحترم رئیسی” درخواست می کنند:« برای حل مشکلات خصوصی سازی، پرونده سازی ها،اخراج ها واهانت ها به کارگران ومردم منطقه رابه جمع کارگران ولایت مدارومظلوم هفت تپه،عاجرانه درخواست می کنیم» به صحن نیشکرهفت تپه ، برای زدودن دشواری ها برشمرده ورود نمایید.

حالاقصه پُرغُصه خصوصی‌سازی درکشورمان را می‌توان ازحال بد این روزهای برخی ازشرکت‌ها و صنایع دریافت.صنایع ای همچون؛ رشت الکتریک، آلومینیوم المهدی،ماشین‌سازی تبریز، پتروشیمی ها وکشت وصنعت مغان و نیشکرهفت‌تپه،هپکو،آذرآب و…حدیث پُررنج وشکن صنعت نیشکرهفت تپه مکرراست. شرکتی که درسال ۱۳۹۴اعلام شد ورشکسته است وعده‌ای می‌گفتند باواگذاری آن به بخش خصوصی رونق گرفته و ۲۰ هزارشغل جدید ایجاد خواهد شد. اما نتیجه این واگذاری بدون تدبیر فقط تشدید مشکلات شرکت بود. این شرکت با پرداخت ۵ درصد مبلغ قرارداد (۶ میلیارد تومان) بصورت نقدوبقیه مبلغ (۲۸۵ میلیارد تومان) بصورت اقساطی وهشت ساله به ثمن بخس به دو جوان۲۶و۳۰ ساله واگذار شد.

با فرازو فرود این همه حوادث برصنعت نیشکرهفت تپه وزخمی بودن کارگران ودرزندان ماندن چهره های ماندگارواستوارسندیکای هفت پته،وبرزمین ماندن خواست هاومطالبات آنان،امروزبابوسیدن قرآن، برداشتن پرچم جمهوری اسلامی و«حضرت آقا» گفتن، پشت سکوی خطابه کارگری را با تصویر رئیسی وسردارسپاه قدس، آذین کردند،دعوت ازرئیسی “قاضی برگزیده امام مرگ” درکشتاردهه شصت و برراس دستگاه قضاوت امروز،برای رسیدن به داد کارگران، همچنین حمایت جناح باصطلاح «عدالتخواه» شامل بخشی ازمافیای رسانه ای سپاه و چماقداران بسیجی وجمعی ازطلبه ها درآخرین دوراعتصاب نیشکرهفت تپه را شاهد بوده ایم که پیش ازاین، شاهدمحاصره«عدالتخواهان تقلبی» درنزد کارگران متعرض نبوده ایم.آنچه درسطح شبکه های اجتماعی بازخورد یافته است این پرسسش را پیش پای مامی نهد:آیا کارگران می خواهند این بارمطالبه آزادی بی قید وشرط اسماعیل بخشی ولغو خصوصی سازی و… دیگرخواست های خودراازطریق درخواست ازجناحی ازنظام پیگیری کنند؟ آیا به رئیسی واقداماتش توهم پیدا کرده اند؟

خوشبختانه “پیام سندیکای کارگران نیشکرهفت تپه”در”خطاب به کارگران زحمتکش هفت تپه” در تاریخ ۹مهر۹۸به کمک ما آمده است. آنجا که سندیکای ها می نویسند:« کارگران نیشکرهفت تپه به مانند دیگرکارگران درامرمبارزه،دارای سنت های دیرینه ای است.سنتی که حاوی نکاتی مهمی در امر مقابله با ستم واستثمارمی باشد،سنت اتحاد وهمبستگی واستقلال طبقاتی درراستای کسب مطالبات در مقابل صاحبان زر و زور.
درتمام دوره های مبارزاتی، کارگران این سنت را مد نظرداشته اند که باید مستقل ازدولت وکارفرما وتنها با اتکاه به نیروی خود کارگران برای بدست آوردن مطالبات تلاش کنند.

هفت تپه ، یکی ازپرچم داران این سنت بوده وهست…..»
درادامه سندیکای کارگران نیشکرهفت تپه درپیام مسئولانه خود خطاب ” به خواهران و براداران کارگر درهفت تپه “برآنست:« اعتصاب وتجمع شماحول لغوخصوصی سازی، بازگشت به کار کلیه کارگران اخراجی،آزادی اسماعیل بخشی، خاتمه دادن به پرونده سازی علیه کارگران و…. بخشی ازمطالباتی است که دست یابی به آن دراتحاد وهمبستگی میسرخواهد شد….»(۲)، حاصل این پیام آنکه نباید به این حضرات متوهم بودوبه آنان توسل جست.شکاف دربین صفوف به هم فشرده کارگران هفت تپه،تبانی آشکاردستگاه قضایی بامدیریت شرکت برای زمان خریدن است.

اینکه بتوان گفت: کارگران درامررودررویی با- اسدبیگی – و- رستمی- وسیاست کلان خصوصی سازی و فریاد آزادی اسماعیل بخشی ومتحدان آنها درجهت گشاد کردن سوراخی هستند که بین بالایی ها وجود دارد،باید پرسید:چرا آنرابا ابراهیم رئیسی طاق زده اند؟ جامعه ما پیشتر شاهد اعتراضات ده روزه دی ماه ۱۳۹۶درمشهدوپایگاه اووعلم الهدا بوده است.همین رئیسی درمقطع انتخابات با تن خال کوبی (تاتورینگ)امیرتتلو،برسریک میزوعکس یادگاری گرفتن، شعارسه برابرکردن یارانه‌های نقدی برای سه دهک پایین جامعه سردادن. همان روزهاحنای عدالتخواهی وخرما پخش کنی رئیسی درنزد مردم جامعه ما رنگ باخت. ادعای عدالتخواهی ابراهیم رئیسی درراس قوه قضائیه، بی اعتمادی آوراست. چرا که رهرو راه ولایت نمی تواند مخالف سیاست خصوصی سازی وآزاد سازی بی قید وشرط زندانیان سیاسی باشند. رئیسی خود علمدارامثال قاضی مُغیسه ها هستندکه با صد سال زندان تراشیدن با هفت چهره مدافع حقوق کارگران هفت تپه ، ” آخرت ” خود راخریده و تضمین کرده است .

دراین دنیای بی پیر، نفرت انگیزترین آدم ها، آنهایی هستندکه خود را مدعی عدالتخواهی جا می زنند. این آدم ها فقط مال و نان مردم را نمی برند ونمی خورند ، بلکه اعتمادشان را هم درهم می شکنند و درنهایت وسیله می شوند که هیچ چیزخوبی،جلوی چشم مردم خوب جلوه نکند . دردرون جامعه ما همانند جامعه بشری، بی اعتمادی، همواره بی اعتقادی می آورد. بی اعتمادی هم باعث می گردد، ارزش هایی که هزاران سال مردم این سرزمین به آن معتقد بودند، ازبین برود .اعتماد هایی که جمهوری اسلامی طی چهاردهه حاکمیت داغ ودرفش واعدام ازبین برد.
باید هرسطح توهم آفرینی را افشاء کردتا شعارهای پوپولیستی این وآن آدم مدعی “عدالت خواهی”،” عدالت پروری” و” مبارزه با فساد”،جامعه مارا دگر باره،دچارتوهم ننماید. امروزه ادعای مبارزه با “فساد”،” رانت خواری”، گشایش ” حقوق شهروندی”و مصادیقی ازاین نوع، راههای برون رفت حاکمیت ازامردادخواهی توده مردمان محروم جامعه ما نیست بلکه راه فریفتن آنان است. حتی به زبانی، ادعای مبارزه با”فسادوعدالتخواهی”،راهی برای چهره سازی، آبروباختگان جامعه ماست که دستشان به خون،کشتاروقتل فرزندان کشورمان آلوده است.

دریک کلام درایران؛مبارزه با فساد، تنها ازمسیرمبارزه با کلیت نظام جمهوری اسلامی می گذرد.این مبارزه با اتحاد وهمبستگی وسازمانیابی همه جانبه مبارزات مردم درصفی متحد فراهم می گردد وازآن جدایی نا پذیراست. برای دست یابی آزادی،برابری ،دمکراسی وعدالت اجتماعی، باید ازسد نظام جمهوری اسلامی گذشت. این حکم تاریخ است!

منابع:
(۱) و(۲) سایت کارگران انقلابی ایران ( راه کارگر)
جمعه ۱۲مهر ۱۳۹۸ برابر ۴ اکتبر ۲۰۱۹

بدون دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

17 − یک =

خروج از نسخه موبایل