شیرین عبادی: خانواده جان‌باختگان، دنیا را خبردار کنند

۳ دی‌ماه ۱۳۹۸ – شیرین عبادی: چیزی که حکومت از آن وحشت دارد خبردار شدن دنیا است و حالا وظیفه خانواده جان‌باختگان است که دنیا را خبردار کنند

به گزارش اطلس زندانهای ایران شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل و از وکلاء و فعالان حقوق بشر از خانواده قربانیان اعتراضات اخیر ایران خواست که در مورد عزیزان از دست رفته خود اطلاع رسانی کنند.

وی در گفتگو با اطلس زندان‌های ایران تاکید کرد:«مهمترین کاری که خانواده جان‌باختگان آبان‌ماه باید انجام دهند، اطلاع رسانی است. آنها برای پیگیری حقوق خود ابتدا باید از طریق مصاحبه با رسانه‌ها و یا شبکه‌های اجتماعی اطلاع رسانی کنند. و همچنین به عنوان یک وکیل توصیه می‌کنم که حتماً در دادگاه‌های ایران طرح شکایت بکنند. به نتیجه امیدوار نباشند، منظور از طرح شکایت این است که در جایی این جنایت ثبت شود و مدارک را حفظ بکنند. مسأله مهم مستندسازی است و به وسیله بیدادگاه‌های داخلی هم می‌توان این کار را انجام داد.  از سوی دیگر از این خانواده‌ها خواهش می‌کنم که با کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل و سایر نهادهای بین‌المللی حقوق بشر ارتباط بگیرند و داستانها را بگویند. عکس کشته‌شدگان، شرح حال آنها و مستندات خود را در نسخه‌های متعدد تکثیر و به همه جا ارسال کنند. چیزی که حکومت از آن وحشت دارد خبردار شدن دنیا است و حالا وظیفه خانواده جانباختگان است که دنیا را خبردار کنند.»

شیرین عبادی در بخش دیگری از سخنانش به علت حوادث پرداخت و ناکارآمدی ساختار سیاسی جمهوری اسلامی را ریشه همه این اعتراضات دانست و گفت:«مردم به این نتیجه رسیده‌اند که ساختار سیاسی جمهوری اسلامی پاسخگوی مشکلات کشور نیست و تا زمانی که این عیب ساختاری برطرف نشود و قانون اساسی اصلاح نشود، مشکلات همچنان باقی است و به همین دلیل به خیابان می‌آیند تا مخالفت خود را با این سیستم ناکارآمد بیان کنند.»

این وکیل برنده جایزه صلح نوبل در بخش دیگری از گفتگو، وحشت مسئولان جمهوری اسلامی را دلیل اصلی سرکوب خشن مردم و کشتن صدها نفر از معترضین دانست و گفت:« حکومت هرقدر ضعیف‌تر شود از اعتراضات مردم بیشتر می‌ترسد. ایران اکنون در بدترین شرایط سیاسی خود قرار دارد. اختلاسهای گسترده، سیاستهای غلط منطقه‌ای و تحریمها، ایران را به شدت ضعیف کرده‌است. اعتراضات عراق و لبنان هم بر این وحشت افزود. وسعت این اعتراضات حکومت را از عواقب تداوم آن وحشت‌زده کرد. در نتیجه مردم را در کوتاه‌ترین مدت به شدت سرکوب کردند تا به قول خودشان آتش فتنه جمع شود»

این حقوقدان برجسته ایرانی در بخش دیگری از سخنان خود نسبت به شکنجه زندانیان ابراز نگرانی نموده و با اشاره به نمونه مازیار ابراهیمی در مورد شکنجه متهمان به ترورهای هسته‌ای و همینطور تجربه کهریزک گفت:«کسانی که بازداشت شده‌اند در معرض شکنجه و آزار جسمی و روحی هستند. به همین دلیل حکومت از اعلام دقیق دستگیرشدگان سرباز می‌زند و حتی محل نگهداری بسیاری از دستگیر شدگان نیز مشخص نیست.»

خانم عبادی در بخش دیگری از این مصاحبه نسبت به قطع اینترنت توسط مقامات ایرانی ابراز نگرانی نموده و گفت:«مجمع عمومی سازمان ملل چند سال پیش دسترسی به اینترنت را جزء حقوق بشر قرار داد و از سوی دیگر جمهوری اسلامی بارها اعلام کرده که به دنبال راه‌اندازی اینترنت ملی و بی‌نیازی از اینترنت بین‌المللی است. هدف حکومت، کنترل کامل اینترنت است»

وی همچنین در مورد ضرورت فراخواندن سفرای اروپایی از ایران گفت:«اروپایی که همیشه مدعی حقوق بشر است؛ حداقل کاری که در این زمینه می‌تواند بکند این است که سفرای خود را از ایران فرا بخواند و بازگشت آنها را به اعلام اسامی کشته‌ها  و آزادی بازداشت‌شدگان منوط کند. این حداقل کاری است که اروپا می‌تواند انجام دهد. منظور من قطع رابطه سیاسی با ایران نیست. منظور من این است که اروپا به عنوان اعتراض سفرای خود را فرا بخوانند و روابط را در سطح کنسول ادامه دهند. این اقدام به مقامات ایران  نشان خواهد داد که دنیا مسئولانه و با جدیت نسبت به نقض گسترده حقوق بشر در ایران اعتراض می‌کند.»

در پایان گفتگو، این برنده جایزه صلح نوبل ضمن اشاره  بر ضرورت توجه به مطالبات اتنیکی در ایران تاکید کرد که گروه‌های اتنیکی ایران برای دستیابی به حقوق خود به حکومتی کاملاً دموکراتیک و سکولار نیاز دارند.  او گفت:«مسائل گروه‌های اتنیکی علاوه بر مشکلات عمومی مردم ایران که در سراسر کشور یکسان است، یک جنبه فرهنگی هم دارد. چون زبان مادری آنها فارسی نیست، همیشه به دنبال تدریس به زبان مادری خود در مدارس هستند. این حق در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده است. قانون اساسی بر حقوق فرهنگی اتنیک‌ها  تأکید دارد. اما با گذشت حدود چهل سال هنوز این بخش قانون اساسی نادیده گرفته شده‌است. باید پرسید چرا چنین است؟ اقوام ایرانی گله‌مند تبعیض ناروا هستند.»

وی همچنین نسبت به نگاه بنیادگرایانه به ملیت هشدار داد و گفت:« به بنیادگرایان ناسیونالیست باید هشدار داد که ایران در شرایط فوق‌العاده حساسی است. دشمنان برون مرزی ایران در آرزوی بالکانیزه کردن ایران هستند. ما نباید اجازه چنین چیزی را بدهیم و برای اینکه ایران بالکان نشود بایستی متحد باشیم و اتحاد زمانی بدست می‌آید که تبعیض بین ساکنان ایران از بین برود.»

در ادامه متن کامل این گفتگو را بخوانید:

ما اخیراً شاهد بزرگترین اعتراضات تاریخ جمهوری اسلامی‌بودیم. این درحالی است که حدود دو سال قبل هم اعتراضات بزرگی روی داده بود. از نظر شما ریشه این اعتراضات چیست؟

اعتراضات آبان‌ماه امسال و دی‌ماه سال ۹۶ هر چند ظاهراً جنبه اقتصادی دارند، اما زیربنای آنها سیاسی است. مردم از شیوه حکومت‌داری جمهوری اسلامی ناراضی‌اند. این نارضایتی در شعارهایی مانند «سوریه را رها کن فکری به حال ما کن» دیده می‌شود. مردم به این نتیجه رسیده‌اند که ساختار سیاسی جمهوری اسلامی پاسخگوی مشکلات کشور نیست و تا زمانی که این عیب ساختاری برطرف نشود و قانون اساسی اصلاح نشود، مشکلات همچنان باقی است و به همین دلیل به خیابان می‌آیند تا مخالفت خود را با این سیستم ناکارآمد بیان کنند.

حکومت برای سرکوب معترضان از شیوه‌های بسیار خشن و بی‌سابقه‌ای استفاده کرد که سبب کشته شدن صدها نفر از معترضان شد و علاوه بر آن هزاران نفر هم بازداشت شدند و این بازداشتها همچنان ادامه دارد. تحلیل شما از این تغییر الگوی سرکوب در جمهوری اسلامی چیست؟

حکومت جمهوری اسلامی در این ۴۰ سال هرگز به حرف معترضین گوش نکرده است. هربار که مردم به خیابان آمدند سرکوب شدند. اما این‌بار بسیار خشن‌تر عمل کردند و دلیل آن ترس حکومت است. حکومت هرقدر ضعیف‌تر شود از اعتراضات مردم بیشتر می‌ترسد. ایران اکنون در بدترین شرایط سیاسی خود قرار دارد. اختلاسهای گسترده، سیاستهای غلط منطقه‌ای و تحریمها، ایران را به شدت ضعیف کرده‌است. اعتراضات عراق و لبنان هم بر این وحشت افزود. وسعت این اعتراضات حکومت را از عواقب تداوم آن وحشت‌زده کرد. در نتیجه مردم را در کوتاه‌ترین مدت به شدت سرکوب کردند تا به قول خودشان آتش فتنه جمع شود. در نتیجه جنایاتی که بخشی از  فیلمهای آن منتشر شد را دیدیم.

حسن روحانی رئیس جمهور و رحمانی فضلی وزیر کشور خواستار پخش اعترافات دستگیرشدگان شده‌اند، با توجه به سابقه اینگونه اعترافات تلویزیونی آیا شما نگران شکنجه زندانیان نیستید؟

من به شدت نگران شکنجه زندانیان هستم. جمهوری اسلامی بارها ثابت کرده است که برای رسیدن به اهدافش حتی زندانیانی که از بیگناهی آنها مطمئن هست را برای اعتراف دروغ شکنجه می‌دهد. مصاحبه و گفتگوی شجاعانه مازیار ابراهیمی یکی از متهمان ترورهای هسته‌ای، آخرین نمونه شکنجه زندانیان برای وادار کردن آنها به اعتراف دروغ است. همچنین ما هنوز خاطره کهریزک را فراموش نکرده‌ایم. بنابراین کسانی که بازداشت شده‌اند در معرض شکنجه و آزار جسمی و روحی هستند. به همین دلیل حکومت از اعلام دقیق دستگیر شدگان سرباز می‌زند. و حتی محل نگهداری بسیاری از دستگیر شدگان نیز مشخص نیست.

برای اولین بار جمهوری اسلامی اینترنت کل کشور را به طور کامل قطع کرد دلیل این اقدام چیست؟ و چه تبعاتی برای جمهوری اسلامی خواهد داشت؟

مجمع عمومی سازمان ملل چند سال پیش دسترسی به اینترنت را جزء حقوق بشر قرار داد و از سوی دیگر جمهوری اسلامی بارها اعلام کرده که به دنبال راه‌اندازی اینترنت ملی و بی‌نیازی از اینترنت بین‌المللی است.هدف حکومت، کنترل کامل اینترنت است. در جریان اعتراضات آبان ۹۸ حکومت به عنوان یک راه حل اینترنت را قطع کرد تا صدای ایرانیان به گوش جهان نرسد و در نتیجه چند روز ایران درتاریکی باقی ماند و در این مدت کشتار و سرکوب مردم ادامه داشت.

وقتی که اعتراضات سرکوب شد و مردم به خانه برگشتند، به تدریج اینترنت را وصل کردند. پس هدف نهایی این است که بدون نظارت بین‌المللی حکومت هرکاری که می‌خواهد انجام بدهد. قطع گاه به گاه اینترنت هم به گفته متخصصان برای تست اینترنت ملی است. حکومت با قطع اینترنت جهانی به دنبال آزمایش و رفع عیب اینترنت ملی است که اگر روزی لازم شد اینترنت جهانی قطع شود، مسائل اداری کشور مانند بانکها و غیره دچار مشکل نشود.

به نظر شما خانواده‌های کشته شدگان این حوادث چگونه می‌توانند پیگیر احقاق حقوق خود باشند؟

مهمترین کاری که خانواده جانباختگان آبان‌ماه باید انجام دهند، اطلاع رسانی است. آنها برای پیگیری حقوق خود ابتدا باید از طریق مصاحبه با رسانه‌ها و یا شبکه‌های اجتماعی اطلاع رسانی کنند.همچنین به عنوان یک وکیل توصیه می‌کنم که حتماً در دادگاه‌های ایران طرح شکایت بکنند. به نتیجه امیدوار نباشند، منظور از طرح شکایت این است که در جایی این جنایت ثبت شود و مدارک را حفظ بکنند. مسأله مهم مستندسازی است و به وسیله بیدادگاه‌های داخلی هم می‌توان این کار را انجام داد.

از سوی دیگر از این خانواده‌ها خواهش می‌کنم که با کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل و سایر نهادهای بین‌المللی حقوق بشر ارتباط بگیرند و داستانها را بگویند. عکس کشته‌شدگان، شرح حال آنها و مستندات خود را در نسخه‌های متعدد تکثیر و به همه جا ارسال کنند. چیزی که حکومت از آن وحشت دارد خبردار شدن دنیا است و حالا وظیفه خانواده جانباختگان است که دنیا را خبردار کنند.

شما اخیراً از اتحادیه اروپا خواسته اید که سفرای خود را از ایران فرا بخوانند آیا به نظر شما این اقدام امکان پذیر است؟

دولت ایران با تأسی به ترکیه به دنبال تسویه حساب با مخالفین است. ترکیه با استناد به کودتای نافرجام تعداد کثیری از مردم و روزنامه نگارها و حتی قضات را بازداشت و با مخالفان اردوغان تسویه حساب سیاسی کرد. دولت ایران هم همین روش را تکرار می‌کند. به قول خودشان اعتراضات آبان‌ماه را جمع‌آوری کردند. البته من این لغت را دوست ندارم و آن را توهین آمیز می‌دانم. اما اگر چنین است، تداوم بازداشتها برای چیست؟ هفته قبل گزارش شد که فقط در کرمانشاه ۲۵۰ نفر بازداشت شده‌اند. این بازداشتهای گسترده به چه منظور است.بنابراین اروپایی که همیشه مدعی حقوق بشر است؛ حداقل کاری که در این زمینه می‌تواند بکند این است که سفرای خود را از ایران فرا بخواند و بازگشت آنها را به اعلام اسامی کشته‌ها  و آزادی بازداشت‌شدگان منوط کند. این حداقل کاری است که اروپا می‌تواند انجام دهد. منظور من قطع رابطه سیاسی با ایران نیست. منظور من این است که اروپا به عنوان اعتراض سفرای خود را فرا بخوانند و روابط را در سطح کنسول ادامه دهند. این اقدام به مقامات ایران نشان خواهد داد که دنیا مسئولانه و با جدیت نسبت به نقض گسترده حقوق بشر در ایران اعتراض می کند.

آیا چنین اقدامی باعث تغییر رفتار جمهوری اسلامی خواهد شد؟

مسلماً بله، به خاطر داشته باشید وقتی که ترورهای حکومت در اروپا زیاد شد، اروپا که فقط به فکر امنیت خود و شهروندانش است، سفرای خود را از ایران فراخواند و به مخدوش کردن امنیت کشورهای اروپایی اعتراض کرد. پس از آن حکومت ایران قول داد که در اروپا دست به ترور نزند و هرچند که بعداً زیر قولش زد و ما ترورهای دیگری هم دیدیم، اما تعداد این ترورها به اندازه قابل توجهی کم شد. پس فراخواندن سفرا سابقه دارد. اما این اقدام برای افزایش امنیت خود اروپا بود اکنون پیشنهاد ما این است که اروپا برای امنیت مردم ایران هم کاری بکند.

شما اخیراً در نشست آینده اقوام در مقر اتحادیه اروپا شرکت کردید از نظر شما نسبت مطالبات اتنیکی اقوام ایران با سایر مطالبات اقتصادی و سیاسی مردم ایران چیست؟

گروه‌های اتنیکی ایران برای دستیابی به حقوق خود به حکومتی کاملاً دموکراتیک و سکولار نیاز دارند. حکومتی که مذهب رسمی برای خود تعریف می‌کند، طبیعی است که حقوق پیروان سایر ادیان به عنوان اقلیت دینی را تضییع خواهد کرد. اتنیک‌های ایران اغلب سنی هستند و ما می‌بینیم که سنی‌ها اجازه تأسیس یک مسجد در تهران با ۹ میلیون جمعیت را ندارند. مسائل گروه‌های اتنیکی علاوه بر مشکلات عمومی مردم ایران که در سراسر کشور یکسان است،  یک جنبه فرهنگی هم دارد. چون زبان مادری آنها فارسی نیست، همیشه به دنبال تدریس به زبان مادری خود در مدارس هستند. این حق در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده است. قانون اساسی بر حقوق فرهنگی اتنیک‌ها تآکید دارد. اما با گذشت حدود چهل سال هنوز این بخش قانون اساسی نادیده گرفته شده‌است. باید پرسید چرا چنین است. اقوام ایرانی گله‌مند تبعیض ناروا هستند.یکی از وعده‌های انتخاباتی روحانی پایان این تبعیض بود. او برای نخستین بار مشاور اقوام هم تعیین کرد. اما جالب است که این فرد خود نه عضو اقلیتهای قومی و نه مذهبی است. و من نمی‌دانم که چنین فردی چگونه می‌تواند بیان کننده مطالبات این افراد باشد. آقای روحانی حتی حاضر نیست که مشاور اقوام خود را از میان گروه‌های اتنیکی انتخاب کند. گلایه های منطقی اقوام ایرانی زیاد است. این مطالبات تنها در یک حکومت سکولار و دموکرات قابل حل است.

برخی از شرکت شما در این جلسه و جلسات قبلی مانند آن انتقاد می کنند و آن را در راستای تجزیه ایران می‌دانند پاسخ شما به این انتقادات چیست؟ 

با لغت بنیادگرایی همه آشنا هستند که بیشتر به  پیروان متعصب مذهب اطلاق می‌شود. اما بنیادگرایی خاص مذهب نیست. بنیادگرایی یعنی تعصب، یعنی بستن گوش و چشم بر روی حقایق. بنیادگرایی در بین گروه های دیگر از جمله ناسیونالیستها هم وجود دارد. ما ناسیونالیستهای بنیادگرا داریم که دنیا را به دو دسته «ما» و «آنها»، «وطن ما» و «وطن آنها» تقسیم می‌کنند و در هراس بیهوده از تجزیه ایران چشم بر بخشی از هموطنان بسته‌اند. در حالی که اگر دقت کنند می‌بینند که این گروه‌های اتنیکی بیشتر در مرزهای ایران سکونت دارند. بلوچها در شرق، عربها در جنوب و کردها در غرب و ترکها در غرب و شمال غرب ایران سکونت دارند و باید از مرزها حفاظت کنند. چه موقع اینها حاضرند که با جان و دل از ایران در مقابل دشمنانی که چشم بر تمامیت ارضی دوخته دفاع کنند؟ زمانی که آنها خود را ایرانی و از ما بدانند. اگر ما اینها را از خود دفع کنیم و حرف ساده آنها که آموزش به زبان مادری است را نادیده بگیریم؛ چگونه توقع داریم که آنها جان برکف از مرزها دفاع کنند. ما زمانی مرزبانان خوبی خواهیم داشت. ما زمانی ایرانی متحد و آرام خواهیم داشت که حقوق همه ساکنان آن از گروه‌های مذهبی و اتنیکی رعایت شود. همه یکسان و بدون هیچ‌گونه تبعیضی در ایران آزادانه زندگی کنند.  در این نشست و سایر نشستهایی که من هستم. کسی صحبت از تجزیه نکرده و نمی‌کند. صحبت از تبعیض است. چرا تبعیض قائل می‌شوید؟ این تبعیض سبب خواهد شد که عده‌ای با سوء استفاده، حرفهایی مخالف وحدت ایران بزنند.بنابراین به بنیادگرایان ناسیونالیست باید هشدار داد که ایران در شرایط فوق‌العاده حساسی است. دشمنان برون مرزی در آرزوی بالکانیزه کردن ایران هستند. ما نباید اجازه چنین چیزی را بدهیم و برای اینکه ایران بالکان نشود بایستی متحد باشیم و اتحاد زمانی بدست می‌آید که تبعیض بین ساکنان ایران از بین برود.

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

یازده − پنج =