اشک «پوری» و خون «مرتضی»

 به مناسبت ۱۶ آبان سالروز در گذشت پوراندخت سلطانی «مادر کتابداری نوین ایران »

پوراندخت سلطانی از نمونه زنان مقاومی بود که بعد از اعدام شوهر فرهیخته اش، به جای آه و نفرین، راه آگاه شدن و آگاهی بخشی را در پیش گرفت و البته در انتشار نوشته ها و زنده نگه داشتن یاد مرتضی کیوان کوشش فراوان کرد.

سه ماه بیشتر از ازدواج اش نگذشته بود که به همراه همسرش مرتضی کیوان دستگیر و زندانی شد.

مرتضی کیوان، شاعر، نویسنده و روزنامه نگار از سال ۱۳۲۴ به عضویت حزب توده ایران درآمد و حلقه اتصال بسیاری از شاعران و نویسندگان بزرگ نظیر احمد شاملو، هوشنگ ابتهاج، نجف دریابندری، احسان طبری، نیمایوشیج و سیاوش کسرایی شد. او از هواداران جنبش مصدق بود و مدتی هم به عنوان معاون وزیر راه و در حقیقت معاون دکتر فاطمی فعالیت کرد.

یک ماه بعد از کودتای ۲۸ مرداد، کیوان به همراه جمعی از افسران حزب توده به جوخه اعدام سپرده شد و همسرش جوانش از غصه به بیمارستان زندان منتقل شد.

اعدام مرتضی کیوان که هیچ فعالیت نظامی نداشت و از توده ای های مخالف دخالت شوروی در امور ایران بود، بازتاب زیادی بر محافل سیاسی و ادبی ایران گذاشت.

هوشنگ ابتهاج در وصف او سرود:

« من در تمام این شب یلدا/ دست امید خسته خود را/ در دست‌های روشن او می‌گذاشتم/کیوان ستاره بود/ با نور زندگی کرد/ با نور درگذشت…»

احمد شاملو که از نزدیکان و مریدان مرتضی کیوان بود، سال اعدام او و اندوه پوری سلطانی را چنین توصیف کرد:

«سال بد/ سال بد/ سال اشک/ سال شک/ سال روزهای دراز و استقامت‌های کم/ سالی که غرور گدایی کرد/ سال پست/ سال درد/ سال عزا/ سال اشک پوری/ سال خون مرتضی…»

پوراندخت سلطانی بعد از مرگ شوهرش، دوسال تمام در بستر بیماری بود اما بعد از آزادی از زندان تا پایان عمر عاشق ماند و ازدواج نکرد. وی سپس  به انگلستان مهاجرت کرد و به پیشنهاد دکتر محمدجعفر محجوب در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به تحصیل پرداخت.

او بعد از تحصیل به ایران بازگشت و در کتابخانه بانک مرکزی مشغول به کار شد و مطالعاتش را در رشته کتابداری متمرکز کرد. او همچنین با تاسیس «مرکزملی کتابداری» کمک فراوانی به توسعه فنون طبقه بندی و کد گذاری اسناد و مدارک تاریخی نمود و تحولات شگرفی در امور کتابداری کشور بوی‍ژه در کتابخانه دانشگاه تهران و کتابخانه ملی ایران  ایجاد نمود.

خانم سلطانی بعدها عضو هیات علمی دانشگاه تهران و استاد گروه کتابداری کتابخانه ملی شد. در اسفندماه ۱۳۹۳ کتابخانه ملی ایران، از خدمات پوری سلطانی تجلیل کرد و به وی لقب «مادر کتابداری مدرن ایران» را اعطا کرد. وی یک سال بعد یعنی در ۱۶ آبان ۱۳۹۴ درگذشت.

پیکر او قبل از دفن به کتابخانه ملی آورده شد و در میان اندوه و احترام  کارکنان کتابخانه به خاک سپرده شد.  میزکار و ابزارهای کاری سلطانی به کتابخانه ملی منتقل شد و به عنوان اتاق موزه در معرض دید همگان قرار گرفت.

پوری سلطانی از نمونه زنان مقاومی بود که بعد از اعدام شوهر فرهیخته اش، به جای آه و نفرین، راه آگاه شدن و آگاهی بخشی را در پیش گرفت و البته در انتشار نوشته ها و زنده نگه داشتن یاد مرتضی کیوان کوشش فراوان کرد.

او برخلاف بسیاری از دوستان کیوان،  همسرش را عاشق ایران می دانست و باور داشت که اگر زنده می ماند، تغییر می کرد.

لیلامحمد علیپور

منبع: کانال جمهوری ایرانی

بدون دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

سه × 3 =

خروج از نسخه موبایل