تداوم بی‌خبری از دراویش گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ

از شماری از درویشان گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ که در پی یورش نیروهای گارد این زندان، مورد ضرب و جرح قرار گرفته بودند، کماکان اطلاعی در دست نیست.

پیش‌تر گزارش شده بود که از برخی درویشان گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ که در پی یورش نیروهای گارد زندان تهران بزرگ به دراویش محبوس در بند ۳ این زندان در صبح روز هفتم شهریورماه، مورد ضرب و جرح قرار گرفتند، اطلاعی در دست نیست.

همسر محمد شریفی‌مقدم، روز یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۷ به کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی گفت:‌ «۱۹ روز است که از همسرم و بقیه درویشان بی خبریم. از هفتم شهریورماه که محمد شریفی‌مقدم، کسری نوری، امیر نوری، رضا انتصاری، سینا انتصاری، مهدی اسکندری، مرتضی کنگرلو و حسام معینی مورد ضرب و جرح قرار گرفتند، از آنها بی خبر هستیم و بعد از آن هم به ما گفته شد به جای دیگر منتقل شدند ولی ما از محل نگهداری آنها خبری نداریم.»

فائزه عبدی‌پور افزود: «اصلا نمی دانیم که در زندان تهران بزرگ هستند یا جای دیگری منتقل شده‌اند! رییس و معاون زندان به ما می‌گویند “در زندان تهران بزرگ هستند” ولی با وجود اینکه هر روز به زندان مراجعه می‌کنیم اجازه تماس و ملاقات داده نمی‌شود و کسی هم پاسخگوی ما نیست. به ما گفته‌اند برای اینها پرونده جدیدی باز شده و به دادستانی فرستاده شده است و همین هم ما را نگران‌تر کرده است.»

خانم عبدی‌پوز اضافه‌کرد«به ما گفته‌اند ممکن است که تا چند ماه دیگر هم اجازه تماس نداشته باشیم. ما از سلامتی آنها بی‌خبریم. وسایل شخصی همه‌ی آن‌ها را بعد از ضرب و جرح مصادره کردند، درمان نمی‌شوند، سایر درویش‌هایی که بعد از ضرب و شتم گارد زندان آنها را به بندهای جرایم عمومی مننتقل کردند در وضعیت بسیار بدی قرار گرفته اند. هیچکس حق صحبت با آنها را ندارد، حتی با زندانی‌های دیگر که به قصد ارتباط با آنها صحبت می‌کنند برخورد می‌شود و حتی سر و سبیل درویش ها را به زور و اجبار می‌تراشند و تمام مدت چیزی که ما می‌شنویم این است که این دستور از مقامات بالاتر است و باید با دراویش اینطور برخورد شود.»

گفتنی است، صبح روز ۷ شهریور ۱۳۹۷ نیروهای گارد زندان فشافویه به دراویش محبوس در بند ۳ این زندان حمله ور شده و با توسل به باتوم، شوکر و گاز اشک آور زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار دادند.

البرز اسکندری، کسری نوری، رضا انتصاری، پوریا نوری، مهدی اسکندری، سعید سلطانپور، مهرداد رضایی، علی عبیداوی، حسن شاهرضا، سخاوت سلیمی، امیر نوری، جعفر احمدی، بابک مرادی، مجید مرادی، محمدرضا درویشی، حیدر تیموری، علی محمدشاهی، البرز اسکندری، امین سلیمانی، سجاد برادران و اکبر داداشی بر اثر حمله‌ی گارد زندان به درویشان متحصن مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته و وضعیت جسمی‌شان وخیم اعلام شده است.

مأموران گارد زندان برای سرکوب درویشان متحصن که خواسته‌ی خود را آزادی زنان درویش محبوس در زندان قرچک اعلام کرده بودند به پرتاب گاز اشک‌آور و استفاده از شوکر و باتوم متوسل شده‌ و درویشان گنابادی را با توهین و فحاشی مورد ضرب و شتم شدید قرار داده‌اند.

بنابر گزارش‌های واصله از زندان تهران بزرگ؛ ضاربین طی حمله علاوه بر استفاده از باتوم و شوکر و گاز اشک‌آور اقدام به کندن موی سر و صورت و سبیل بعضی درویشان کرده‌اند.

فرزادی رئیس زندان تهران بزرگ و فرخ‌نژاد معاون زندان تهران بزرگ، در حضور محبی رئیس کل سازمان زندان‌ها، شخصاً درویشان گنابادی متحصن را مورد ضرب و شتم قرار داده و منجر به شکستگی دست و سر و جراحت درویشان محبوس شده‌اند.

پیش از این کمپین خبر داده بود که ده زن درویش زندانی در زندان قرچک، در اعتراض به «ضرب و جرح» و «خشونت سازمان‌یافته» به دست گارد این زندان، از روز جمعه، ۲۵ خرداد، اعتصاب غذا کرده‌اند.

در روز ۳۰ بهمن ماه دست کم ۶۰ زن از جامعه تحت تبعیض دراویش گنابادی به خاطر شرکت در تظاهراتی که پس از استفاده نیروهای امنیتی از ضرب و شتم، اسلحه گرم، ماشین‌های آب‌پاش و گاز اشک‌آور به خشونت کشانده شد، بازداشت شدند.

این زنان بعد از دستگیری به بازداشتگاه وزرا منتقل شدند و گفته‌اند که در آنجا مورد بازجویی‌های رعب‌آور، فحاشی با صدای بلند و بازرسی‌های بدنی تعرض‌آمیز توسط ماموران زن قرار گرفتند.

تجمع اعتراضی موسوم به گلستان هفتم روز دوشنبه ۳۰ بهمن در اعتراض به بازداشت نعمت‌الله ریاحی، از دراویش گنابادی ساکن شهرکرد که روز ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ از سوی مأموران امنیتی  در تهران بازادشت شده بود صورت گرفته‌بود.

این درویش گنابادی ساکن شهرکرد، برای حمایت از قطب دراویش در جریانات اخیر گلستان هفتم به تهران آمده‌بود.

منابع خبری به کمپین گفته‌اند “دراویش بازداشتی از ابتدای بازداشت، از ابتدایی‌ترین حقوق خود محروم بوده‌اند و دادگاه آنان بدون اجرای تشریفات قانونی و بهره‌مندی از حق وکیل و برخلاف قانون آئین دادرسی کیفری برگزار شده است.”

فشارها به دراویش در نظام جمهوری اسلامی عمدتا از شهر قم آغاز شد. قم مذهبی‌ترین شهر ایران است و با توجه به نزاع تاریخی صوفیه و اهل شریعت، فشار بر دراویش در این شهر سابقه طولانی دارد و به سال‌های قبل از انقلاب می‌رسد؛ اما در سال‌های اول دهه هشتاد خورشیدی با انتشار شماری از کتاب‌های ضدصوفی در قم که این سلسله را به ضدشیعی بودن متهم می‌کردند، رفته رفته جو سنگین‌تری علیه آنها شکل گرفت. تنش در مناسبات حکومت با دراویش نعمت‌اللهی با تخریب برخی از مکان‌های مذهبی‌شان و مخالفت حکومت با گردهمایی آنها به خصوص در قم وارد مرحله ای شد که یک دهه بعد در تهران به درگیری فیزیکی و خونریزی انجامید.

در سال‌های گذشته اخبار و گزارش‌های پرشماری از احضار، تهدید، بازداشت و در نهایت محاکمه و صدور احکام سنگین برای دراویش – به ویژه دراویش سلسله گنابادی- منتشر شده است.

بدون دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

1 × سه =

خروج از نسخه موبایل