دل‌نوشته شعله پاکروان خطاب به محمدجواد ظریف : “پروفسور حقوق بشر؛ دستتان بوی خون می‌دهد”

آقای ظریف!

یادتان هست سال نود و سه از مذاکره با کاترین اشتون به ایران بازگشتید و گفتید تکلیف ریحانه را زود روشن کنید یا ازاد کنید یا بکشید چون در هر مذاکره ای باید در باره او توضیح دهیم؟

چهار سال و نیم قبل بود. او را کشتند و شما با خیال راحت مذاکراتتان کردید. در حالیکه دل من و خانواده ام خون شد.بر ما قرنها گذشت, بر شما چشم بهم زدنی . به همین سرعت زمان خواهد گذشت و خواهید مرد. انگاه باید رو در روی ریحانه و هزاران نفر که در دوران وزارت شما اعدام شدند بایستید و محاکمه شوید. انهم در پیشگاه خداوند. در انروز باید بگویید چرا بر جنایت و اعدام سرپوش میگذاشتید؟

پروفسور حقوق بشر!

دستتان بوی خون می دهد. پیشنهاد میکنم اکنون که بیکار شده اید مکبث اثر ویلیام شکسپیر را بخوانید. لیدی مکبث هم مثل شما برای حفظ قدرت شریک کشتار شد. اما دستهایش چنان بوی خون گرفت که هر چه میشست پاک نمیشد. لیدی مکبث بدعاقبت شد. درست مثل شما و یارانتان در حلقه قدرت که تا توانستید خون جوانان مردم را ریختید. قبرستانها را اباد کردید و خانه های مردم را خراب .

حتما همکارانتان برایتان مجالس تودیع برگزار خواهند کرد . اما من به نمایندگی از خانواده های داغداری که به من وکالت داده اند میگویم لعنت ابدی بر شما. امیدوارم تا لحظه مرگتان در کابوس هزاران چوبه دار که در سایه لبخند وقیح شما برپا شد دست و پا بزنید . چشمهایتان مثل چشمهای مادر شهرام احمدی پر از اشک و خون باشد. مثل چینی و صدیقه که شوهران و هر پنج پسرشان اعدام شدند مات و مبهوت و حیران بمانید. ارزو میکنم مثل مادر رامین حسین پناهی بال بال بزنید. مثل مادر زانیار مرادی غرق حسرت شوید. مثل فرزندان محمد ثلاث , همان درویش بیگناه , بی پناه شوید. مثل من, مادر ریحانه , همه امیدتان را به خاک سرد بسپارید.

آقای وزیر سابق!

دستهایتان بوی خون میدهد. هر چقدر در اب بشویید پاک نخواهد شد . شاید بد نباشد نگاهی هم به کتاب دکتر فاستوس بیندازید. او روح خود را به شیطان فروخت تا به جایش کرسی دنیا را تصاحب کند. به چشم بهم زدنی به همین نقطه رسید که اکنون شما رسیده اید. هر چه کرد ابراز پشیمانی کند نشد که نشد. شوخی نیست. خون جوشان سیاوشان سخت دامنگیر است. خیال میکنید با دو خط نامه و پوزش میتوانید شانه از بار مسئولیت خالی کنید؟ ملک ری به شما وفا نکرد . همچنان که به شاهان و صدراعظم های گذشته وفا نکرد. زمان میگذرد و اسیابهایی که شمایان از خون فرزندان مردم به گردش دراورده بودید بی حرکت میشوند. درست مثل سانتریفیوژهایی که شما با ریختن خون کسانی همچون دختر بی پناه من میچرخاندید و با ریختن خون سینا قنبریها و سارو قهرمانی ها بی حرکتشان کردید.

اکنون کتاب صدارت شما بسته شده و نامتان همچون لکه ننگی در تاریخ ایران خواهد ماند.  بروید به جهنم. سنگ سیاه نفرین هزاران مادر پشت سر شما و یارانتان.

شعله پاکروان مادر ریحانه جباری

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

15 − چهار =