غبارزدایی از آینه‌ها؛ سخنرانی تاریخی یاسر عرفات در سازمان ملل (۱۳ نوامبر ۱۹۷۴)

غبارزدایی از آینه‌ها
سخنرانی تاریخی یاسر عرفات در سازمان ملل (۱۳ نوامبر ۱۹۷۴)
نگذارید شاخه زیتون از دستم بر زمین افتد.

«پیش از مطالعه سخنان یاسر عرفات ویدیوی ضمیمه در انتهای همین بخش را ببینید یا فایل صوتی زیر را بشنوید.»

به نام خلق فلسطین، رهبران مقاومت و سازمان آزادیبخش فلسطین

به خاطر دعوت برای شرکت در نشست عمومی سازمان ملل که با شرکت تمامی اعضاء برگزار می‌گردد، سپاسگزارم و از همه نمایندگان کشورهای عضو که تصمیم گرفتند مسأله فلسطین به عنوان موضوعی جداگانه بررسی شود قدردانی می‌کنم، قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل برای دعوت ما و ایراد سخنرانی، با تصمیم شما صورت گرفت و به عمل درآمد.

______________________

ریشه مسأله فلسطین به سالهای آخر قرن ۱۹، بر می‌گردد.

ریشه مسأله فلسطین به سالهای آخر قرن ۱۹، بر می‌گردد، به دورانی که ما آنرا بنا بر شناخت امروز خود عصر استعمار یا عصر تشکیل مستعمرات می‌نامیم، یعنی دقیقا زمانی که صهیونیسم عَلم شد تا توسط مهاجران اروپائی، فلسطین زیر سیطره قرار گیرد، همانند استعمارگران که آفریقا را به زیر سلطه خویش کشیدند و بر آن تاختند.

این دوران عصری است که طی آن استعمار از غرب، به آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین می‌تازد و با بیرحمی تمام به استثمار مردم سه قاره می‌پردازد، ستم و غارتی که تا همین دوران ما نیز استمرار یافته و نژادگرائی در آفریقای جنوبی و فلسطین شاهد زنده آن است.

صهیونیست‌ها دقیقا همانند استعمارگران و نوکران عوامفریبشان که به ستم و تجاوز خویش رنگ مدنّیت و تمدن می‌زدند، به هنگام ُسلطه بر فلسطین، اهداف خود را پوشانده و در لباسی مُبّدل عرضه می‌داشتند.

مثل استعمارگران که برای استثمار آفریقا، و بندگی کشاندن مردم ستمدیده، از مذهب و رنگ و‌نژاد و زبان استفاده ‌نمودند تا چپاول و غارت را توجیه کنند، (‌صهیونیست‌ها نیز) به هنگام اشغال فلسطین و بیرون راندن مردم آن از سرزمین ملی خود همین روش‌ها را به کار گرفتند.

______________________

اشغالگران، الهیات یهود را برعلیه مردم فلسطین به خدمت گرفتند.

همان گونه که استعمار، رنجبران و استثمار شدگان را به عنوان مواد بی‌روح برای ساختن و تحقق بخشیدن به مستعمره نشینی مورد استفاده قرار داد، یهودیان استثمارشده نیز در خدمت کسانی قرار گرفتند که سر نخ صهیونیسم در دست آنان بود. به عبارت دیگر یهودیان اروپا نشین، عملاً به ابزار تجاوز رهبران جریان صهیونیستی و به عوامل و عناصر مستعمره نشینی تبدیل شده و با تبعیض نژادی خو گرفتند.

اشغالگران، الهیات یهود را برعلیه مردم فلسطین به خدمت گرفتند.

هدف تنها ایجاد مستعمره نشین‌هایی به سبک غربی نبود، جدا ساختن خود یهودیان از سرزمین‌های گوناگون و بیگانه ساختن آن‌ها با ملت‌های خودشان نیز، جزو برنامه بود.

صهیونیسم، ایدئولوژی امپریالیستی و استعماری و عمیقاً ارتجاعی است که تبعیض نژادی را توجیه می‌کند و به دلیل دیدگاه واپسگرایانه‌اش دقیقا با یهود ستیزی (آنتی سمیتیزم) هماهنگ است و در تحلیل نهایی روی دیگر‌‌ همان سّکه اصلی است. چرا؟ چون پیشنهاد می‌شود که کسانی که به آیین یهود می‌پیوندند میهن اصلی خود را فراموش کنند و به ارض موعود بچسبند، نه اینکه با دیگر هموطنان غیر یهودی خویش برابر باشند. در واقع این‌‌ همان یهود ستیزی است اما، به شکلی جدید رُخ می‌نماید.

وقتی عنوان می‌شود که تنها راه حل مسأله یهود این است که یهودیان از جوامعی که درگذشته بخشی از تاریخ آن را تشکیل می‌دادند، جدا و بیگانه شوند، زمانی که اظهار می‌گردد باید از طریق مهاجرت و اسکان اجباری در سرزمین مردمی دیگر، وظیفه خود را به مسأله یهود انجام دهند! در اینجا‌‌ همان نقشه‌ای پیش می‌رود که یهودستیزان در گذشته علیه قوم یهود به کار می‌بردند.

به همین دلیل می‌توان به رابطه «سیسیل رودس» Cecil Rhodes (که در جنوب شرقی آفریقا موجب رشد مستعمره نشینی شد) و «تئودور هرتسل» Theodor Herzl (که برای فلسطین نقشه‌های مستعمره نشینی در َسر داشت)، پی بُرد.

 «هرتسل» که جواز خود را به عنوان یک مستعمره نشین خوش اخلاق، دریافت کرده بود روی بدین سوی کرد و این جواز را به حکومت انگلیس عرضه نمود با این امید که زمینه را برای صدور یک قطعنامه رسمی مبنی بر حمایت از صهیونیست‌ها مساعد گرداند.

در برابر این اقدام، صهیونیست‌ها استقرار یک پایگاه امپریالیستی در سرزمین فلسطین را به انگلستان قول دادند. به طوریکه منافع بریتانیا بتواند در یکی از نقاط دقیقاً استراتژیک تضمین گردد.

______________________

جامعه ملل مردم ما را یکه و تنها گذاشت

هجوم یهودیان به فلسطین در سال ۱۸۸۱ آغاز شد. قبل از اینکه اولین موج بزرگ مهاجران وارد شوند جمعیت فلسطین که اکثریت آن را مسلمانان و مسیحیان تشکیل می‌دادند حدود نیم میلیون، و جمعیت یهود حدود ۲۰ هزار نفربود و همه مردم هم از آزادی مذهب که از ویژگی‌های تمدن ما است برخوردار بودند.

فلسطین در آن زمان سرزمینی بود سرسبز که اکثریت آن را اعراب تشکیل می‌دادند که با کار و تلاش و پویایی، به غنی سازی فرهنگ بومی خود بها می‌دادند.

نهضت صهیونیست طی سال‌های ۱۸۸۲ تا ۱۹۱۷ حدود ۵۰ هزار یهودی اروپایی را به سرزمین ما کشید. برای انجام این کار و برای به اصطلاح جوش دادن آن‌ها به جامعه ما به خدعه و نیرنگ متوسل شدند.

بار دیگر وحدت و همکاری بین صهیونیسم و امپریالیسم با قانع شدن انگلستان نسبت به صدور «اعلامیه بالفور»، خود را نشان داد.

وعده اعطای سرزمین فلسطین، به جنبش صهیونیستی نشان داد امپریالیست‌ها تا چه حد شقاوت پیشه و جبّارند.

جامعه ملل League of Nations هم که در آن زمان تشکیل شده بود مردم ما را یکه و تنها گذاشت و تعهدات و وعده وعیدهای ویلسون Woodrow Wilson را به هیچ گرفت.

سلطه انگلیس بیرحمانه و به طور مستقیم تحت عنوان قیمومیت، بر ما تحمیل شد.

مراد از سند قیمومیت که توسط جامعه ملل هم صادر گشت، این بود که مهاجمان میخ خود را در سرزمین ما محکم بکوبند و برای تحکیم دستاوردهای خود در وطن ما قلدربازی در آورند.

______________________

با همکاری انگلیس و آمریکا، فلسطین تکه پاره و بخشیده شد

در آستانه صدور «اعلامیه بالفور» و طی یک دوره سه ساله، صهیونیسم با همکاری متحد خود امپریالیسم موفق شد تعداد بازهم بیشتری از یهودیان اروپایی را به سرزمین ما بکشاند و حتی موجب سلب اختیار یهودیان عرب فلسطین از دارایی‌های خویش گردید.

در سال ۱۹۴۷ تعداد یهودیان به ۶۰۰ هزار نفر رسید که در آن هنگام مالک ۶ درصد از زمین‌های قابل کشت فلسطین بودند.

در نتیجه همکاری میان قدرت قیم (انگلیس)، و جریان صهیونیستی و با پشتیبانی ایالات متحده، در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ مجمع عمومی در سالهای اول تأسیس خود توصیه نمود میهن فلسطینی ما تکه پاره و بخشیده شود!

این توطئه در اثر رفتار مشکوک و اعمال فشارهای شدید در فضایی مسموم تحقق پذیرفت. مجمع عمومی به تقسیم سرزمینی غیرقابل تجزیه، به تقسیم چیزی که از لحاط حقوقی حق انجام آن را نداشت پرداخت. اما موضع ما چه بود؟

موضع ما هنگامی که با آن تصمیم زشت به مخالفت برخاستیم با موقعیت مادری که در مقابل ادعای یک نامادری دایر بر مالکیت یک فرزند واحد اجازه نداد شاه سلیمان فرزندش را به دو نیم تقسیم کند و با جدایی از فرزندش موافقت نمود ــ قابل مقایسه است.

با اینکه قطعنامه مزبور، ۵۴ درصد از سرزمین فلسطین را به استعمارگران واگذار کرد، اشغالگران بازهم ناخشنود بودند!

ناخشنودی از این تصمیم آنان را به جنگی هولناک برعلیه مردم غیرنظامی عرب برانگیخت تا جائی که ۸۱ درصد از کل سرزمین فلسطین را اشغال نموده، یک میلیون عرب را از خانه و کاشانه خود دربدر ساختند، به ۵۲۴ شهر و روستای عربی تجاوز نمودند که از آن میان ۳۸۵ شهر و روستا به کلی ویران و از صفحه روزگار محو شد،

صهیونیست‌ها اماکن مسکونی و مستعمره نشین‌های خود را برفراز ویرانه‌ها، کشتزار‌ها و باغ‌های ما بنا کردند، اما باز هم طلبکارانه حرف زور می‌زدند.

______________________

مسأله فلسطین کشمکش میان دو مذهب و دو ملت نیست

ریشه قضیه فلسطین در اینجاست که این مسأله هیچگونه – هیچگونه کشمکش میان دو مذهب و دو ملت نیست. همچنین این موضوع یک اختلاف مرزی میان کشورهای همسایه هم نیست، بلکه مربوط است به خواسته‌های گروهی از مردم که از زندگی در موطن خویش محروم گشته پراکنده و بی‌خانمان شده و اکثرا در تبعید و آوارگی به سر می‌برند. همین و بس.

اسرائیل با حمایت نیروهای امپریالیستی و استعماری بخصوص آمریکا، توانست خود را به عنوان عضوی از سازمان ملل قالب کند. علاوه بر این موفق شد مسأله فلسطین را از دستور جلسه سازمان ملل حذف و با ارائه خواسته ما به صورت آوارگان بیچاره و بدبختی که نیازمند کمک نیکوکارانند و یا مسأله افرادی که محتاجند در سرزمین بیگانه اسکان یابند، افکار عمومی جهان را منحرف نماید. با این همه، شگفتا بازهم‌نژاد پرستان راضی و خشنود نبودند.

آنان بر اساس تفکر امپریالیستی ــ استعماری محل اسکان خویش را به پایگاهی برای امپریالیست‌ها و انبار سلاح مبدل ساختند و این امر به آنان امکان داد رفتار سلطه طلبانه را علیه اعراب ادامه دهند.

______________________

همه شیوه‌های مسالمت آمیز با ناکامی روبرو شد

اسرائیل علاوه بر بسیاری از موارد تجاوز که علیه کشورهای عربی روا داشت در سالهای ۱۹۵۶ و ۱۹۶۷ به دو جنگ ظالمانه دست یازید و به این ترتیب صلح و امنیت جهانی را به بازی گرفت.

به دنبال تجاوز صهیونیستی در ژوئن ۱۹۶۷ صحرای سینای مصر را تا کانال سوئز اشغال نمود و علاوه بر همه سرزمین‌های فلسطینی که در غرب رود اردن واقع هستند، بلندی‌های جولان در سوریه را نیز گرفت و این رویداد‌ها بود که مسأله خاورمیانه را بر سر زبان‌ها انداخت و می‌دانیم پافشاری دشمن در حفظ و ادامه اشغال غیرقانونی و تحکیم بیشتر آن و آن‌گاه ایجاد یک پایگاه عملیاتی برای نفوذ امپریالیسم جهانی در میان ملت عرب، اوضاع را بهم ریخت.

اسرائیل تمامی مصوبات شورای امنیت و نیز درخواست‌های افکار عمومی جهان را دائر بر عقب نشینی از سرزمین‌هایی که در سال ۱۹۶۷ اشغال گردید، نادیده انگاشت و می‌بینیم که همه کوشش‌های صلح آمیز در سطح جهانی نتوانست آنان را از سیاست توسعه طلبانه خود باز دارد.

پس از اینکه همه شیوه‌های مسالمت آمیز با ناکامی روبرو شد، تنها راه باقی مانده برای ملت‌های عرب… آماده سازی خویش برای مقاومت در برابر حملات مسلحانه بود تا سرزمین‌های عربی را آزاد نموده و حقوق مردم فلسطین را از نو احیا کنند.

در این شرایط جنگ چهارم در اکتبر ۱۹۷۳ آغاز شد و برای صهیونیست‌ها ورشکستگی سیاست اشغال، توسعه طلبی و اتکای هرچه تمام‌تر به قدرت نظامی را به ارمغان آورد. اما دشمن باز هم از تجربیات خود درس نمی‌گیرد و خود را برای جنگ پنجم آماده نموده، بار دیگر در روابط خود با اعراب با برتری نظامی و سرکوب و تروریسم و سرانجام اشاره مستمر به جنگ، شاخ و شونه می‌کشد.

______________________

فلسطین گهواره یکی از باستانی‌ترین فرهنگ‌ها و تمدن‌ها است

برای مردم ما خیلی دردناک است که شاهد تبلیغ این دروغ و افسانه باشند که گویی سرزمین ما بیابانی بوده که با کار و تلاش استعمارگران بیگانه گلستان گشته است! سرزمینی بوده بدون سکنه که موجودیت استعمار هیچ گونه، هیچ گونه لطمه‌ای بر هیچ کسی وارد نساخته است!

نه، نه، نه، این گونه اراجیف باید همین جا افشا شود. دنیا باید بداند که فلسطین گهواره یکی از باستانی‌ترین فرهنگ‌ها و تمدن‌ها بوده‌است. مردم آن به کار کشاورزی و ساختمان اشتغال داشته و هزاران سال فرهنگ خود را به دور‌ترین نقاط جهان گسترش می‌داده‌اند و با ایفای نقش محافظان وفادار اماکن مقدسه همه ادیان، برای آزادی عبادات الگویی ایجاد نمودند.

من به عنوان فرزند بیت المقدس، از همزیستی و اخوت دینی که مظهر شهر مقدس ما قبل از تسلیم آن در برابر فاجعه بود، خاطراتی شکوه‌مند و افتخار آفرین برای خود و مردم خویش محفوظ نگاه داشته‌ام.

ما این خط مشی روشن را تا مرحله تأسیس کشور اسرائیل و پراکندگی خود ادامه دادیم و این امر باعث نشد وظایف انسانی خود را در سرزمین فلسطین از یاد ببریم.

فلسطینی‌ها اجازه نخواهند داد که سرزمینشان به صورت پایگاهی برای تجاوز و یا اردوگاه‌نژاد پرستان برای نابودی تمدن و فرهنگ و ترقی و صلح در آید. مردم چاره‌ای جز این ندارند که میراث نیاکان خود را با مقاومت در برابر مهاجمان حفظ نموده و با دفاع از سرزمین بومی خود، ملیت عربی و فرهنگ و تمدن را پاس داشته، برای تأمین امنیت این سرزمین که گاهواره آیین توحید است، تلاش نمایند.

______________________

حمایت همیشگی اسرائیل از امپریالیست‌ها و نژادپرستان

در مقابل کافی است تنها به نحو اجمال به برخی از مواضع اسرائیل اشاره کنم:

پشتیبانی از نیروهای عقب مانده و سازمان مخفی (ارتجاعی) در الجزیره، جانبداری از استعمارگران مستقر در آفریقا، کنگو، آنگولا، موزامبیک، زیمبابوه، تانزانیا و بالاخره حمایت از رفتار سرکوبگرانه ویتنام جنوبی در برابر انقلاب ویتنام.

از این گذشته می‌توان حمایت همیشگی اسرائیل از امپریالیست‌ها و نژادپرستان در همه نقاط و موضع سدکننده آن را در کمیته ۲۴ (که اعطای استقلال به کشور‌ها و مردم مستعمرات را مد نظر قرار می‌دهد)، یاد کرد.

می‌توان خودداری اسرائیل از دادن رأی موافق در پشتیبانی از استقلال کشورهای آفریقایی را یادآور شد.

می‌توان مخالفت با خواسته‌های به حق بسیاری از ملل آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین و بسیاری از کشورهای دیگر در کنفرانس‌های مربوط به مواد اولیه، جمعیت، حقوق دریا‌ها و تغذیه، را عنوان نمود.

این‌ها مواردی است که خصلت‌ها و ویژگی‌های دشمنی را که به سرزمین ما چشم طمع دوخته، به معرض نمایش می‌گذارد و مشت او را باز می‌کند و، همین واقعیت‌ها است که مبارزه شرافتمندانه و افتخار آفرین ما را علیه استعمار و ارتجاع توجیه می‌کند.

______________________

رهبری صهیونیسم، از یهودکُشی بهره‌ها گرفت

درست در هنگامی که ما از دورنمای آینده دفاع می‌کنیم صهیونیست‌ها رو به گذشته دارند. دشمن ما حتی دارای یک سابقه طولانی عداوت نسبت به یهودیان محروم نیز هست. چرا؟ چون در جوهر صهیونیسم نوعی‌نژاد پرستی ذاتی نسبت به یهودیان شرقی وجود دارد.

زمانی که ما با تمام وجود، کشتار یهودیان توسط نازیسم را محکوم می‌کردیم به نظر می‌رسید رهبری صهیونیسم که در آن زمان نیز بیشتر مایل بود در بوق مهاجرت بدمد و پرچم پیش به سوی ارض موعود را بالا‌تر برَد، خوشحال بود!

به چه دلیل؟ (گویی آنان خواهان آن وضع بودند)، به این خاطر که از یهودُکشی، برای سرعت بخشیدن به تحقق اهداف خویش و مهاجرت یهود به فلسطین بهره گرفتند.

اگر مقصود از مهاجرت یهودیان به فلسطین زندگی در کنار ما و بهره‌مند شدن از‌‌ همان حقوق و انجام‌‌ همان وظائف بود که اصلاً مسأله‌ای نبود.

ما درهای میهن خویش را تا آنجا که ممکن بود به رویشان گشوده بودیم. هزاران ارمنی و چرکسی که هنوز هم مثل خواهر و برادر در میان ما زندگی می‌کنند شاهد این مدعا هستند، اما وقتی هدف از این به اصطلاح مهاجرت اشغال یک سرزمین و دربدر ساختن مردم و تبدیل ما به شهروندان درجه دوم باشد، چیزی است که هیچکس نباید تقاضای موافقت و تسلیم ما را داشته باشد.

______________________

انقلاب ما تحت تاثیر عوامل نژادی یا مذهبی قرار ندارد

بنابراین انقلاب ما از‌‌ همان آغاز، تحت تاثیر عوامل نژادی یا مذهبی قرار نداشته، آماج آن نه به یهود به عنوان فرد، بلکه صهیونسم نژادگرا و تجاوز پیشه بوده ‌است.

انقلاب ما در معنی اخیر، انقلابی برای یهود به عنوان یک انسان نیز، هست. ما تلاش می‌کنیم که یهودیان مسیحیان و مسلمانان در برابری با یکدیگر زندگی کنند، از حقوق برابر بهره‌مند باشند و فارغ از تبعیض‌های نژادی یا مذهبی به وظائف یکسان خویش اشتغال ورزند.

ما بین یهودّیت و صهیونیسم فرق می‌گذاریم، در حالیکه به مخالفت با جنبش استعماری و صهیونیستی ادامه می‌دهیم و به آئین یهود احترام می‌گذاریم.

 ***

من امروز که حدود یک قرن از ظهور صهیونیسم می‌گذرد، می‌خواهیم نسبت به خطر روزافزون آن برای همه، برای یهودیان جهان، برای اعراب و برای صلح جهانی هشدار دهم، چرا؟

چون صهیونیسم (با لعاب مذهب) یهودیان را از سرزمین خود به مهاجرت ترغیب می‌کند و ملیت جعَلی به آنان می‌دهد.

با اینکه مشخص شده که رفتار تروریست‌گونه صهیونیست‌ها راه به جایی نمی‌برَد، بازهم آنرا ادامه می‌دهند، غافل از اینکه دژهای استعمار و نژادپرستی فرو می‌ریزد و مهاجرت از اسرائیل آغاز شده و این واقعیت شکست آنان را به نمایش گذاشته است.

از مردم و حکومتهای جهان می‌خواهیم که راسخ و استوار در برابر تلاش صهیونیست‌ها… بایستند و با هر نوع تبعیض مذهبی و نژادی و مربوط به رنگ پوست در مورد هر فرد انسان به شدت مخالفت کنند.

اگر در اندیشه برخی از مردم جهان در زمینه مسأله مهاجرت یهودیان ابهامی وجود دارد، چرا مردم عرب و فلسطینی باید تاوانش را بپردازند؟ برای چی حامیان این به اصطلاح راه حل‌ها، درهای کشور خود را بسوی آن‌ها نمی‌گشایند؟

کسانیکه صلاح می‌بینند ما را تروریست بنامند، تمایل دارند افکار عمومی جهان را از کشف حقیقت در باره ما و مشاهده حقانیت چهره‌های ما باز دارند، ان‌ها تلاش می‌کنند که موضع دفاعی ما را و نیز رفتار جابرانه و تروریسم خود را پنهان کنند.

______________________

تفاوت یک انقلابی و یک تروریست در منطق جنگ و مبارزه آن‌ها نهفته است

نمی‌توان کسانی را که از آرمانهای عادلانه پشتیبانی می‌کنند و در راه آزادی و رهائی سرزمین خود به جنگ ظالمان، متجاوزان و استعمارگران می‌روند، تروریست نامید. اگر براستی چنین باشد پس مردم آمریکا در مبارزه خود برای رهائی از سلطه بریتانیا ترورسیت هستند!

مقاومت اروپا علیه نازیسم هم، تروریسم محسوب می‌شود!

مبارزه مردم آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین نیز جیزی جز تروریسم نیست! و بسیاری از شما را هم که در همین سالن نشسته‌اید، تروریست می‌خواندند.

این مبارزه، مبارزه عادلانه و خالصانه‌ای است که در منشور سازمان ملل و نیز اعلامیه جهانی حقوق بشر از آن با احترام تمام یاد شده‌است. کسانیکه رودرروی آرمان‌های عدالت خواهانه می‌ایستند، کسانیکه (شعارهای دروغین را عَلم می‌کنند اما در واقع) با هدف به سلطه کشیدن و غارت دیگران جنگ و خونریزی راه می‌اندازند، جنایتکاران جنگی محسوب می‌شوند و آن‌ها هستند که باید زیر سئوال بروند نه ما.

حقانیت آرمان، توجیه کننده حق مبارزه است.

در اسناد رسمی ما تروریسم صهیونیسم که علیه مردم فلسطین، برای اخراج آن‌ها از کشورشان و غصب سرزمینشان ِاعمال می‌کنند، به ثبت رسیده‌است.

هزاران نفر از مردم ما در شهر‌ها و روستاهای خود قتل عام شدند، ده‌ها هزار نفر به زور اسلحه، خانه و کاشانه خویش را‌‌ رها نمودند، آواره کوه و صحرا شده، مجبور گشته‌اند در بیابان سرگردان شده، بی‌آب و غذا سربه کوه بگذارند.

______________________

دشمن صهیونیستی از نفرت تغذیه می‌کند

هر کس که در سال ۱۹۴۸ شاهد فاجعه‌ای که برای ساکنان صد‌ها شهر و روستا در حیفا، رام الله، لیدا و جلیله روی داد ــ بوده ‌است آن تراژدی را هرگز فراموش نخواهد کرد.

البته اختناق عمومی در مخفی نگاه داشتن آن فجایع موفق بوده ‌است. اگر در آن زمان آثار ۳۸۵ شهر و روستای فلسطینی را که ویران و از نقشه زدوده شده پنهان نگاه داشتند انهدام ۱۹ هزار خانه در خلال هفت سال گذشته که به معنی نابودی کامل ۲۰۰ روستای دیگر فلسطین است و تعداد بسیار کسانی که در نتیجه شقاوت زندانبانان اسرائیل معلول و مجروح شدند را نمی‌توان تحت هیچ سرپوشی پنهان نگاه داشت.

دشمن صهیونیستی از نفرت تغذیه می‌کند. نفرتی که حتی شجره صلح، درخت زیتون را نیز در کشور من آماج قرار داده بود. شجره زیتون را که مظهر غرور ما است و یادآور نیاکان ما و یادبود زنده‌ای از سرزمین فلسطین بود.

چگونه می‌توان عبارت خانم گلدامایر را که ضمن آن ناراحتی خود را از تولد روز افزون فرزندان فلسطین ابراز داشت توصیف کرد؟

 آن‌ها علناً کودکان و درختان فلسطین را دشمنانی تصور می‌کنند که باید قلع و قمع گردد.

ده‌ها سال است که صهیونیست‌ها در برابر رهبران فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و هنری مردم ما سنگ می‌اندازند و به ایجاد رعب و وحشت و کشتار مردم ما مشغولند.

آنان میراث فرهنگی و فرهنگ توده ما را به سرقت برده‌اند. حتی به اماکن مقدسه در بیت المقدس صلح طلب نیز دست درازی می‌کنند. تلاش کرده‌اند تا با اخراج ساکنان و الحاق شهر، آن را غیرعربی ساخته ویژگی‌های اسلامی و مسیحی‌اش را کم رنگ کنند.

من باید آتش سوزی مسجدالاقصی را در بیت المقدس به یاد بیاورم و همچنین تخریب بسیاری از آثاری که دارای ویژگی‌های تاریخی فرهنگی است.

***

بیت المقدس با ارزش‌های معنوی و تاریخ مذهبی‌اش شاهدی برای آینده و دلیلی است بر حضور ابدی تمدن و ارزش‌های انسانی ما.

عجیب نیست که در زیر آسمان بیت‌المقدس مشعل سه مذهب درخشیدن گرفت تا نورش بر بشریت پرتو افکن شود و بتواند رنج‌ها و امیدهای انسانی را منعکس نماید…

 اعراب فلسطینی که در سال ۱۹۴۸ به وسیله صهیونیست‌ها قلع و قمع نشدند نیز اکنون در موطن خود به شکل آواره زندگی می‌کنند. قوانین اسرائیل آن‌ها را شهروند درجه دو می‌بیند. نه – درجه سوم، زیرا یهودیان شرقی شهروندان درجه دوم محسوب می‌شوند. اعراب مزبور در معرض کلیه اشکال تبعیض نژادی، مصادره زمین و دارایی و تروریسم قرار داشته‌اند. قربانی کشتارهایی نظیر «کفر قاسم» بوده، از روستاهای خود اخراج شده و از حق بازگشت نیز محروم شده‌اند. چنان که بر ساکنان «اکریت» و «کفر یوم» گذشت.

مردم ما به مدت ۲۶ سال با حکومت نظامی روزگار گذرانده و بدون اجازه قبلی نمی‌توانند جا به جا شوند. این در حالی است که قوانین اسرائیل می‌گوید هر یهودی در هر جای جهان می‌تواند به اسرائیل بازگردد و حق شهروندی بگیرد.

جالب اینجا است که یکی از قوانین اسرائیل مقرر داشته، فلسطینی‌هایی که در زمان اشغال در شهر‌ها و دهات خود حضور نداشتند، (یعنی آواره شده بودند) از حق داشتن شهروندی محرومند.

______________________

مبارزه عادلانه یک خلق، ترور محسوب نمی‌شود.

پیشینه حاکمان اسرائیل سرشار از عملیات تروریستی و جور و جفایی است که علیه مردم ما در صحرای سینا و بلندی‌های جولان که در محاصره و اشغال بودند، مرتکب شده‌اند. بمباران مدرسه «حر البکر» و کارخانه «ابو زایل» تنها دو نمونه از چنین رفتاری است. انهدام کامل شهر سوری «قنیطره» یک مورد دیگر از این تروریسم سازمان یافته دولتی است. اگر این پیشینه زشت در جنوب لبنان نیز گردآوری شود وقاحت و عظمت آن بی‌تفاوت‌ترین آدم‌ها را نیز در خود می‌بَرد.

سرزمین‌های سوخته، بمباران‌ها، دزدی‌های دریایی، تخریب صد‌ها خانه، ربودن شهروندان… از جمله این شاهکار‌ها است. این‌ها همه زمینه‌ای برای منحرف ساختن آب رودخانه لبنانی و تجاوز آشکار به حاکمیت لبنان است.

آیا نیاز است که من برای مجمع عمومی، قطعنامه‌های زیادی را که خودش تصویب کرده اشاره کنم؟ آیا نیاز است تجاوزی که اسرائیل علیه کشورهای عربی مرتکب شده، و ستمی که نسبت به حقوق بشر و مواد کنوانسیون ژنو روا داشته،… یادآوری نمایم؟

تنها توصیفی که می‌توان از این اعمال به عمل آورد این است که این رفتار بربریت و تروریسم است و عجیب نیست که نژادپرستان صهیونیست آنقدر گستاخند که مبارزه عادلانه یک خلق را ترور می‌نامند. آیا تحریفی از این بیشرمانه‌تر وجود دارد؟

______________________

مردم ما چاره‌ای جز مقاومت و نبرد ندارند.

ما از کسانی که میهنمان را غصب کردند و با اتکّاء به اعمال جنایتکارانه،‌نژاد پرستان آفریقای جنوبی را نیز رو سفید کردند، می‌خواهیم که قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد که خواهان تعلیق یک ساله عضویت حکومت آفریقای جنوبی در سازمان ملل گشته بود را مورد نظر قرار دهند. این است سرنوشت اجتناب ناپذیر هر جریان مرتجع و‌نژاد پرستی که قانون جنگل را می‌پذیرد. میهن دیگران را غصب کرده، ستم روا می‌دارد.

مردم ما در ۳۰ سال گذشته، چاره‌ای نداشتند جز اینکه علیه اشغال بریتانیا و تهاجم صهیونیست‌ها که هدف هر دو یکسان بود، به نبرد برخیزند.

شش خیزش مهم و ده‌ها قیام مردمی تدارک دیده شد. بیش از ۳۰ هزار شهید که در مقام مقایسه نسبی (نسبت به جمعیت) برابر با ۶ میلیون آمریکایی است، در جریان این امر جان باختند. هنگامی که در سال ۱۹۴۸ تقریبا تمام مردم ما دربدر و آواره شدند بازهم مبارزه برای تعیین سرنوشت اگر چه در دشوار‌ترین شرایط ادامه یافت.

ما در این راه همه ابزار‌ها را به کار گرفته و امتحان کردیم… حتی در تبعید نیز به فرزندان خود آموزش دادیم. می‌خواستیم زنده بمانیم. چرا؟ چون زندگی را دوست داشته و داریم.

______________________

از خلال مبارزه انقلابی، رهبری سیاسی به بلوغ می‌رسد.

مردم فلسطین هزاران پزشک، حقوق‌دان، پژوهشگر و معلم تربیت نمودند که فعالانه در رشد کشورهای همسایه مشارکت جستند. آن‌ها از درآمد خویش برای کمک به جوانان و سالمندان و اردوگاه‌های آوارگان استفاده کردند. خواهران و برادران جوانشان را آموزش دادند. و در تمام این مدت در رویای بازگشت به سر بردند.

وفاداری به فلسطین و عشق به میهن هرگز در آن‌ها خاموش نشد. گذشت زمان آنچنان که برخی دلخوش بودند موجب فراموشی شود نیز مؤثر نیافتاد و هنگامی که مردم ما فهمیدند که به جامعه بین المللی نمی‌توان چندان امید بست، هنگامی که فهمیدند تنها از طریق وسایل سیاسی حتی یک وجب خاکشان را هم پس نمی‌دهند و وقتی از در و دیوار جور و جفا دیدند چه چاره‌ای جز توسل به مبارزه مسلحانه داشتند؟

این مردم همه سرمایه‌های مادی و انسانی خویش را به پای این مبارزه ریختند. با رشادت تمام با تروریسم پلید اسرائیل که هدف آن به انحراف کشیدن مبارزه و متوقف ساختن آن بود به مقابله برخاستند.

هزاران شهید و… مجروح، معلول و زندانی داشته‌ایم تا به حق خودمان رسیده، سرنوشتمان را به دست گیریم و به سرزمین خودمان بازگردیم. مردم ما سلطه اشغالگران را تحمل نمی‌کنند، در برابر ستمگر می‌ایستند و بهای آنرا هرچه باشد، می‌پردازند…

البته، از خلال همین مبارزه انقلابی است که رهبری سیاسی به بلوغ می‌رسد و نهاد‌ها و موسسات لازم ساخته می‌شود…

اینک سازمان آزادیبخش فلسطین با شرکت همه مردم، علاوه بر مبارزه مسلحانه، مبارزات اجتماعی و سیاسی خود را هم پیش می‌بَرد…

باید یادآور شوم که ما برای تحقیقات علمی، توسعه کشاورزی و رفاه اجتماعی، احیای میراث فرهنگی و حفاظت از فرهنگ عامه، موسساتی تاسیس کرده‌ایم. شاعران، هنرمندان و نویسندگان فلسطینی، در اعتلای فرهنگ عربی نقش بسزایی دارند و تحسین جهانی را برانگیخته‌اند.

______________________

سازمان آزادیبخش فلسطین، یگانه نماینده مشروع مردم فلسطین است.

در مقابل دشمن ما به طور سیستماتیک فرهنگ ما را به نابودی کشیده و نژادپرستی را اشاعه داده‌است و با ایدئولوژی امپریالیستی، مانع پیشرفت، عدالت، دموکراسی و صلح شده است.

من اینجا باید از کشورهای غیر متعهد، کشورهای سوسیالیستی، کشورهای اسلامی، کشورهای آفریقایی و دوستانمان در کشورهای اروپایی، آسیا، افریقا و امریکا لاتین تشکر کنم…

یاداور می‌شوم که سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) یگانه نماینده مشروع مردم فلسطین است و آرزو‌ها و امیدهای مردم ما را نمایندگی می‌کند…

این مشروعیت از کجا می‌آید؟ از فداکاری و جانبازی و مبارزه برای آزادی…

باید بگویم که توده‌های فلسطینی از ما حمایت کرده و ساف (سازمان آزادیبخش فلسطین) را برگزیده‌اند.

نیاز به گفتن نیست که در آخرین اجلاس سران عرب از ساف با عنوان تنها نماینده مردم فلسطین یاد شده و همه جنبش‌های آزادیبخش نیز به این مشروعیت اذعان نموده‌اند…

______________________

از بابت جنایاتی که علیه یهودیان روا داشته شده، متأسفیم.

جا دارد بگویم که در ده سال گذشته (از ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۴) هزاران شهید و بیشتر و بیشتر مجروح و معلول و زندانی داشته‌ایم… اینک سال‌ها است که مردم ما در معرض خسارت و غارت و ویرانی و آوارگی هستند و بهای آن را با خون فرزندان خویش می‌پردازند. چیزی که هرگز جبران نمی‌شود.

بار اشغال، آوارگی و ویرانی را به دوش کشیدیم امّا، امّا، امّا این امور موجب انتقام جویی یا کینه و توسل به شیوه‌های نژادگرایانه دشمن نشد و همچنان ما بر اصول خویش پایدار ماندیم و روش حقیقی شناخت دوست از دشمن را از دست ندادیم. به‌‌ همان نسبت که از بابت جنایاتی که علیه یهودیان روا داشته شده متأسف هستیم تبعیض‌های زیادی که در رابطه با اعتقادات آن‌ها بر آنان اعمال گردید نیز برایمان اندوهبار است.

______________________

من یک عصیانگرم و آزادی آرمان من است.

من یک عصیانگرم و آزادی آرمان من است. به خوبی می‌دانم که بسیاری از شما که امروز اینجا هستید روزی دقیقاً در‌‌ همان موضع مقاومتی قرار داشتید که من امروز در آن هستم. شما نیز روزگاری ناگزیر بودید که رویا‌ها را به واقعّیت تبدیل کنید. پس شما در رویای من سهیم باشید. پس دقیقا من می‌توانم از شما تقاضای یاری کنم که رویای خود و رویای مشترک را برای آینده‌ای صلح آمیز در سرزمین مقدس فلسطین به واقعیت تابناک مبدل کنیم.

«آهود آدیف» Ahud Adif یهودی انقلابی وقتی در مقابل یک دادگاه نظامی اسرائیل قرار گرفت گفت:

من یک تروریست نیستم تنها جرم من این است که می‌گویم باید در این سرزمین یک دولت دمکراتیک موجودیت پیدا کند. او اکنون در یکی از زندان‌های صهیونیست‌ها در میان همفکران خود آزرده خاطر و در حال نابودی است.

بهترین آرزوهای قلبی خود را نثار او و یارانش می‌کنم.

امروز در مقابل‌‌ همان دادگاه‌ها اسقف کاپوچی روحانی والا مقام کلیسا نیز قرار دارد. او ضمن بالا بردن انگشتان خود برای نمایش‌‌ همان علامت پیروزی که رزمندگان آزادی خواه ما مورد استفاده قرارمی دهند گفت:

هدف من این بوده که همه انسان‌ها در این سرزمین، سرزمین صلح، با مسالمت زندگی کنند. این روحانی والا مقام در سرنوشت اندوهناک «آهود آدیف» سهیم خواهد بود. سلام، سلام ما بر او باد.

______________________

انقلاب به معنی تحقق بخشیدن به رؤیا‌ها و امید‌ها است.

بنابر این چرا نباید در رؤیا به سر برده و امیدوار باشیم؟ مگر نه اینکه انقلاب به معنی تحقق بخشیدن به رؤیا‌ها و امیدهاست؟ پس بیایید به هم کمک کنیم تا رؤیای من به حقیقت بپیوندد. تا همراه مردم خود از آوارگی و تبعید بازگردم و در فلسطین با این رزمنده راه آزادی و یارانش و این کشیش عرب و برادرانش در یک کشور دمکراتیک که مسیحیان، یهودیان و مسلمانان در عدالت، برابری، برادری و پیشرفت به سر خواهند برد زندگی کنیم.

از شما می‌پرسم آیا این رؤیای شرافتمندانه مستحق مبارزه در کنار همه عاشقان آزادی در هر جای جهان نیست؟ چرا که زیبا‌ترین بعد این رؤیا فلسطینی بودن آن است. رؤیایی از سرزمین صلح، سرزمین قهرمانی و شهادت و تاریخ.

به یاد بیارویم که یهودیان اروپا و آمریکا به خاطر هدایت مبارزات مربوط به غیرمذهبی کردن حکومت و جدایی دین از سیاست معروفیت یافته‌اند.

آن‌ها همچنین به دلیل مبارزه خود علیه تبعیض مبتنی بر مذهب مشهورند. پس چگونه آن‌ها می‌توانند به حمایت خود از تعصب و تبعیض… ادامه دهند؟

______________________

نمی‌خواهیم حتی یک قطره از خون اعراب یا یهود بر زمین ریخته شود

در مقام رسمی خودم به عنوان سازمان آزادیبخش فلسطین و رهبر انقلاب فلسطین در مقابل شما اعلام می‌کنم که هنگامی که در زمینه امیدهای مشترک خود از فلسطین فردا سخن می‌گویم همه یهودیانی را نیز که اینک در فلسطین زندگی می‌کنند و زندگی صلح آمیز و خالی از تبعیض را می‌پسندند در شمول این چشم انداز قرار می‌دهم.

از یهودیان می‌خواهم همگی از وعده و وعیدهای خیالی که از سوی ایدئولوژی صهیونیستی و حکومت اسرائیل به آن‌ها داده می‌شود روی برگردانند. این راه جز خونریزی دائمی، جنگ بی‌پایان و اسارت چیزی ندارد.

از آن‌ها دعوت می‌کنم از انزوای اخلاقی خود خارج شده و به سوی فضایی باز از انتخاب آزادانه، قدم بردارند و تحت تأثیر מצדה (داستان «می‌سادا» Masada)، و تبلیغاتی که یأس و سرخوردگی از شکست یهودیان از رومیان را در گذشته‌های دور برجسته می‌کند، قرار نگیرند.

ما به آن‌ها می‌گوییم که می‌توانیم که در شرایط یک صلح عادلانه با هم در کشوری دمکراتیک زندگی کنیم.

من اینجا در حضور همه شما می‌گویم که ما میل نداریم که حتی یک قطره از خون اعراب یا یهود (فرق نمی‌کند) بر زمین ریخته شود. به ادامه کشت و کشتار که تنها در صورت استقرار صلح عادلانه مبنی بر حقوق، امید‌ها و آرزوهای مردم ما پایان خواهد پذیرفت، هیچ تمایلی نداریم.

______________________

شاخه زیتون در یک دست و تفنگ رزمنده راه آزادی در دست دیگر

از شما خواهش می‌کنم به مردم ما در مبارزه برای کسب حق تعیین سرنوشت یاری رسانید. این‌‌ همان حقّی است که در منشور سازمان ملل متّحد مورد احترام قرار گرفته‌است و بار‌ها و بار‌ها در قطعنامه‌هایی که جامعه ملل به تصویب رسانده تأیید شده‌است. همچنین از شما تقاضا می‌کنم به مردم ما کمک کنید از تبعیدگاه اجباری خود که به وسیله فشار اسلحه، ظلم و ستم و بیداد به آن‌ها تحمیل شده به میهن خویش باز گردیم… در موطن ملی خود آزادانه و با عزت زندگی کرده و از مزایای زندگی به عنوان ملتی واحد بهره‌مند شویم.

تنها در آن زمان ممکن است خلاقیت فلسطینی به تمامی در خدمت بشریت قرار گیرد. تنها در این شرایط است که بیت المقدس نقش تاریخی خودش را به عنوان معبدی برای همه ادیان ایفا خواهد نمود. از شما تقاضا می‌کنم، یاری می‌طلبم که مردم ما را به استقرار حاکمیت ملی و مستقل همراهی کنید.

***

امروز من آمده‌ام با یک شاخه زیتون در یک دست و تفنگ رزمنده راه آزادی در دست دیگر، کاری نکنید که شاخه زیتون از دست من‌‌ رها شود. نگذارید شاخه زیتون از دست من به زمین افتد. نگذارید شاخه زیتون از دست من به زمین افتد.

در فلسطین شعله جنگ زبانه می‌کشد و در فلسطین است که صلح متولد می‌گردد.


 

پانویس

قطعنامه مجمع عمومی (۱۴ اکتبر ۷۴) برای دعوت از جنبش آزادیبخش فلسطین

General Assembly

Distr.
GENERAL

A/RES/3210 (XXIX)
۱۴ October 1974

۳۲۱۰ (XXIX). Invitation to the Palestine Liberation Organization
The General Assembly,
Considering that the Palestinian people is the principal party to the question of Palestine,
Invites the Palestine Liberation Organization, the representative of the Palestinian people, to participate in the deliberations of the General Assembly on the question of Palestine in plenary meetings.

______________________

سخنان خانم گلدامایر با ساندی تایمز و واشنگتن پست ۱۵ ژوئن ۱۹۶۹

فلسطینی؟ فلسطینی اصلاً وجود ندارد…

“לא היה דבר כזה פלסטינאים. מתי לאורך ההיסטוריה חי עם פלסטיני עצמאי בארצו פלסטין? לפני מלחמת העולם הראשונה האזור נקרא דרום סוריה וכלל את כל ירדן. זה לא שהיה בעבר עם פלסטיני שחי בפלסטין והחשיב את עצמו לעם פלסטיני ובאנו והעפנו אותם החוצה ולקחנו את ארצם. הם מעולם לא היו עם.” ~ עיתוני הסאנדיי טיימס והוושינגטון פוסט, ۱۵ ביוני ۱۹۶۹

“There were no such thingas Palestinians. When was there an independent Palestinian people with aPalestinian state?… It was not as though there was a Palestinian people inPalestineconsidering itself as a Palestinian people and we came and threw them out andtook their country away from them. They did not exist”.

 Golda Meir, (Sunday Times, 1969-06-15; The Washington Post, 1969-06-16)

چیزی به نام فلسطینی وجود ندارد…

چیزی به نام فلسطینی وجود ندارد… اینجور نیست که در اینجا ملتی فلسطینی می‌زیسته و ما آنان را آواره کرده و بر سرزمینشان مسلط شده ایم. در این سرزمین، اصلاً فلسطینی وجود ندارد…

بنیاد یاسر عرفات

http://www.yaf.ps/

متن سخنرانی عرفات به زبان عربی

خطاب یاسر عرفات امام الجمعیه العامه للامم المتحده فی ۱۳/۱۱/۱۹۷۴

https://www.raya.ps/news/531895.html

در تدوین سخنرانی عرفات «محمود درویش» نقش داشته‌است. ضمناً تا آنجا که می‌دانم تنها آقای محمود کتابی ضمن اشاره به رویدادهای سیاسی خاورمیانه، بخشی از سخنان عرفات در سازمان ملل را بازتاب داده‌اند، اگر دیگران نیز به ان پرداخته باشند، اطلاع ندارم.


سخنان یاسر عرفات در اسناد سازمان ملل (انگلیسی)

http://unispal.un.org/unispal.nsf/9a798adbf322aff38525617b006d88d7/a238ec7a3e13eed18525624a007697ec?OpenDocument


نص خطاب یاسر عرفات امام الجمعیه العامه للامم المتحده
فی ۱۳/۱۱/۱۹۷۴

سیدی الرئیس ،،

أشکر لکم دعوتکم منظمه التحریر الفلسطینیه لتشارک فی هذه الدوره من دورات الجمعیه العامه لهیئه الأمم المتحده . وأشکر کل الأعضاء المحترمین فی هیئه الأمم المتحده الذین أسهموا فی تقریر إدراج قضیه فلسطین على جدول أعمال هذه الجمعیه وفی إصدار قرار بدعوتنا لعرض قضیه فلسطین .
إنها لمناسبه هامه أن یعود بحث قضیه فلسطین إلى هیئه الأمم المتحده . وأننا نعتبر هذه الخطوه انتصار للمنظمه الدولیه کما هو انتصار لقضیه شعبنا . وإن ذلک یشکل مؤشراً جدیداً على أن هیئه الأمم الیوم لیست هیئه الأمم أمس ، ذلک لأن عالم الیوم لیس هو عالم الأمس .

فقد أصبحت هیئه الأمم الیوم تمثل ۱۳۸ دوله وأصبحت تعکس بصوره نسبیه أوضح إراده المجموعه الدولیه ، ومن ثم فقد أصبحت أکثر قدره على تطبیق میثاقها ومبادئ الإعلان العالمی لحقوق الإنسان ، وأکثر قدره على نصره قضایا العدل والسلام .

وهذا ما بدأ یلمسه شعبنا وتلمسه شعوب آسیا وإفریقیا وأمریکا اللاتینیه ، الأمر الذی أخذ یعلی مکانه هذه المنظمه الدولیه فی عیون شعبنا وعیون بقیه الشعوب ، ویزید من الآمال التی تعلقها شعوب العالم على مساهمه هیئه الأمم المتحده فی نصره قضایا السلم والعدل والحریه والاستقلال ، وتشیید عالم خالٍ من الاستعمار والإمبریالیه والاستعمار الجدید والعنصریه بکافه أشکالها بما فیها الصهیونیه .

سیدی الرئیس ،،،

إننا نعیش فی عالم یطمح للسلام والعدل والمساواه والحریه ، یطمح إلى أن یرى الأمم المظلومه الرازحه تحت الاستعمار والاضطهاد العنصری وهی تمارس حریتها وحقها فی تقریر المصیر ، یطمح إلى أن یرى العلاقات الدولیه بین الدول کافه تقوم على أساس المساواه والتعایش السلمی وعدم التدخل فی الشؤون الداخلیه ، وتأمین السیاده الوطنیه .

وما زالت دول آسیا وإفریقیا وأمریکا اللاتینیه تواجه اعتداءات ضاریه على نضالها من أجل تغیر النظام الاقتصادی العالمی الحالی بنظام اقتصادی عالمی جدید أکثر معقولیه ومنطقیه ، وقد عبرت هذه البلدان عن ذلک فی مؤتمر (( المواد الأولیه والتنمیه )) حیث لابد أن یوضع حد لعملیات النهب والاستغلال وامتصاص ثروات الشعوب الفقیره وعرقله جهودها من أجل التنمیه والسیطره على ثرواتها ورفع الحیف عن أسعار موادها الأولیه .

وکذلک فإن هذه الدول ما زالت تواجه عراقیل أمام مطالبها العادله المعبر عنها فی مؤتمر البحار فی کرا کاس ، ومؤتمر السکان ، ومؤتمر التغذیه ، ولابد للهیئه الدولیه من أن تقف بحزم إلى جانب النضال من أجل إحداث تغیرات جذریه فی النظام الاقتصادی العالمی لأن ذلک وحده یتیح للشعوب المختلفه إمکانیه التقدم بسرعه . ولابد لهذه الهیئه من أن تقف بحزم ضد القوى التی تحاول تحمیل مسؤولیه التضخم المالی على کاهل البلدان النامیه ، خاصه البلدان المنتجه للبترول ، وأن تشجب التهدیدات التی تتعرض لها هذه البلدان بسبب مطالبها العادله .

سیدی الرئیس ،،،

ما زال السباق على التسلح على أشده فی العالم ، الأمر الذی یهدد العالم بضیاع ثروته وتبدید جهوده على هذا السباق ، فضلاً عن إبقائه فی خیار انفجارات مسلحه خطیره . إن الحد من السباق على التسلح ، وصولاً إلى تدمیر الأسلحه النوویه وتخصیص ما یصرف من مبالغ طائله على مجالات التقنیات العسکریه فی میدان تقدم العلوم وزیاده الإنتاج وتحقیق الرفاه للعالم . هذا ما تتوقع الشعوب إن تعمل هیئه الأمم المتحده باتجاهه . وما زال الاضطراب على أشده فی منطقتنا . فالکیان الصهیونی مثبت بالأراضی العربیه التی احتلها ویتابع عدوانه علینا بجانب استعداداته العسکریه المحمومه بشن حرب عدوانیه جدیده ستکون الخامسه کم سلسله حروبه العدوانیه ولنا أن نتحسب مع ما یصدر من إشارات عنه من أن تکون حرباً نوویه تحمل الفناء والدمار .

سیدی الرئیس ،،،

إن العالم بحاجه إلى أقصى الجهود من أجل تحقیق مطامحه فی السلم والحریه والعدل والمساواه والتنمیه وفی مکافحه الاستعمار والامبریالیه والاستعمار الجدید والعنصریه بکافه أشکالها بما فیها الصهیونیه لأن هو الطریق الوحید لتحقیق آمال الشعوب کافه بما فی ذلک شعوب الدول التی تعارض هذا الطریق . أنه طریق لتکریس مبادئ میثاق هیئه الأمم المتحده والإعلان العالمی لحقوق الإنسان . إما بقاء الوضع الحالی فلن یفعل أکثر من أن یبقى العالم معرضاً لأخطر الصراعات المسلحه ، للکوارث الاقتصادیه والإنسانیه والطبیعیه .

سیدی الرئیس ،،،

رغم هذا الوضع المتأزم الذی یسود العالم برغم ما فی عالمنا من قوى ظلام وتأخر فإن عالمنا الیوم یعیش أیاماً مجیده . أنه یشهد انهیار العالم القدیم عالم الاستعمار والامبریالیه والاستعمار الجدید والعنصریه بکافه أشکالها وأبرزها الصهیونیه ویشهد الاتجاه التاریخی العظیم لشعوب العالم نحو انبثاق عالم جدید تنتصر فیه القضایا العادله ، وأننا واثقون من انتصار هذه القضایا.

سیدی الرئیس ،،،

إن قضیه فلسطین تدخل کجزء هام بین القضایا العادله التی تناضل فی سبیلها الشعوب التی تعانی الاستعمار الاضطهاد ، وإذا کانت الفرصه قد أُتیحت لی أن أعرضها أمامکم فإننی لن أنسى أن مثل هذه الفرصه یجب أن تتاح لکل حرکات التحرر المناضله ضد العنصریه والاستعمار . فی تقریر مصیرها ، أدعوکم أن تعیروا قضایاهم ، کما قضیتنا ، من همومکم واهتمامکم الأولویه ذاتها مما یشکل مرتکزاً أساسیاً لحمایه السلم فی العالم وتکریس عالم جدید تعیش الشعوب فی ظلاله بعیداً عن الاضطهاد والظلم والخوف والاستغلال ، ولهذا فإننی سأعرض قضیتنا ضمن هذا الإطار وفی سبیل هذا الهدف .

وإننا حین نتکلم من على هذا المنبر الدولی فإن ذلک تعبیر فی حد ذاته عن إیماننا بالنضال السیاسی والدبلوماسی مکملاً معززاً لنضالنا المسلح وتعبیر عن تقدیرنا للدور الذی یمکن للأُمم المتحده أن تقوم به فی حل المشکلات العالمیه ، بعد أن تغیرت بنیتها فی صالح أمانی الشعوب وفی حل مشکلتنا التی تتحمل فیها المؤسسه الدولیه مسئولیه خاصه .

إن شعبنا یتکلم وهو یتطلع إلى المستقبل أکثر مما هو مقید بمآسی الماضی وأغلال الحاضر. وإذا کنا، ونحن نتحدث عن الحاضر نعود إلى الماضی فلأننا نرید أن نوضح بدایه الطریق الذی نشقه إلى المستقبل المشرق مع کل شعوب العالم عامه ، وحرکات التحریر خاصه. وإذا کنا نعود إلى جذور قضیتنا فأنه ما زال بین الحاضرین هنا من یحتل بیوتنا ویرتع فی حقولنا ویقطف ثمار أشجارنا ویدعی أننا أشباح لا وجود لها ولا تراث ولا مستقبل. وأن هناک من کان یتصور، وإلى وقت قریب، وربما حتى الآن، أن مشکلتنا هی مشکله لاجئین، أو أن مشکله الشرق الأوسط هی مشکله خلاف على حدود بین الدول العربیه وبین الکیان الصهیونی أو یتصور أن شعبنا یدعی حقوقاً لیست له ویقاتل دونما سبب معقول ومشروع إلا الرغبه فی تعکیر السلام وإرهاب الآخرین . ولأن هناک بینکم وأعنی الولایات المتحده الأمریکیه وغیرها من یمون عدونا بطائراته وقنابله وکل أدوات الفتک والتدمیر ویقف منا موقف العداء ویعمد إلى تشویه حقیقه المشکله، کل ذلک على حساب الشعب الأمریکی وعلى حساب رفاهیته وعلى حساب الصداقه التی نتطلع إلیها مع هذا الشعب العظیم الذی نکن له ولتجاربه فی النضال من أجل حریته ووحده أرضه کل تقدیر .

وأننی لانتهز هذه المناسبه لا توجه إلى الشعب الأمریکی وأُخاطبه من مکانی هنا أن یقف مع شعبنا الشجاع المناضل . أن یقف مع الحق والعداله . أن یتذکر بطله جورج واشنطن الذی ناضل لاستقلال أمریکا وحریتها . ویتذکر أبراهام لنکولن الذی وقف مع المحرومین والمعذبین ویتذکر وصایا ویلسون الأربع عشره والتی یتبناها شعبنا إیماناً بهذه المبادئ الإنسانیه العظیمه.

وأتوجه إلى الشعب الأمریکی وأتساءل هل هذه التظاهرات المعادیه التی تنطلق فی الخارج هی وجهه الحقیقی . وما هی الجریمه التی ارتکبها شعبنا ضد الشعب الأمریکی . . .

لماذا هذا الوجه المعادی . هل هو لصالح أمریکا . هل هو لصالح الجماهیر الأمریکیه . حتماً لا . وأرجو أن یتذکر الشعب الأمریکی أن صداقته مع أُمتنا العربیه هی أهم وهی أبقى وهی أنفع .

سیدی الرئیس ،،،

إن شرحنا لجذور قضیتنا نابع من إیماننا بأن العوده إلى أُصول القضایا التی تشغل العالم أمر ضروری عند تلمس الحلول لها . وهذا منهج نطرحه على السیاسه الدولیه لتأخذ به بعد أن عانت الکثیر وعانت الشعوب معها من المحاولات تجاهل الأصول والقفز علیها أو إنکارها رضوخاً واستسلاماً للأمر الواقع .

ترجع جذور المشکله الفلسطینیه إلى أواخر القرن التاسع عشر أو بکلمات أُخرى إلى ذلک العهد الذی کان یسمى عصر الاستعمار والاستیطان وبدایه انتقال إلى عصر الإمبریالیه حیث بدأ التخطیط الصهیونی_ الاستعماری لغزو أرض فلسطین بمهاجرین من یهود أوُروبا کما کان الحال بالنسبه للغزو الاستیطانی لإفریقیا . فی تلک الحقبه التی توطدت فیها سطوه عتاه الاستعمار القادمین من الغرب إلى أفریقیا وآسیا وأمریکا اللاتینیه للاستیطان وإقامه المستعمرات وممارسه أشد أشکال الاستغلال والاضطهاد والنهب لشعوب القارات الثلاث . إنها الحقبه التی ما زلنا نشهد آثارها العنصریه البشعه فی الجنوب الإفریقی وکذلک فی فلسطین .

وکما استخدم الاستعمار والمستوطنون أفکار ((التمدن والتحضر)) لتبریر الغزو والنهب والعدوان فی إفریقیا وغیرها . کذلک استخدمت هذه الذرائع لغزو فلسطین بموجات المهاجرین الصهاینه . وکما استخدم الاستعمار والمستوطنون الدین واللون والعرق والغه لتمریر عملیه استغلال الشعوب وإخضاعها بالتمییز والتفرقه والإرهاب فی إفریقیا ، کذلک استخدمت هذه الأسالیب لاغتصاب الوطن الفلسطینی واضطهاد شعبه ومن ثم تشریده .

وکما استخدم الاستعمار ، وقتئذ ، المحرومین والفقراء والمستغلین کوقود لنار عدوانه ، ومرتکزات الاستیطان ، کذلک استخدم الاستعمار العالمی والقاده الصهاینه الیهود المحرومین والمضطهدین فی أُوروبا کوقود للعدوان ومرتکزات للاستیطان والتمییز العنصری .

إن الإیدیولوجیه الصهیونیه التی استخدمت ضد شعبنا لاستیطان فلسطین بالغزاه الوافدین من الغرب استخدمت فی الوقت ذاته لاقتلاع الیهود من جورهم فی أوطانهم المختلفه ولتغریبهم عن الأمم.

إنها أیدیولوجیا استعماریه استیطانیه عنصریه تمییزیه رجعیه تلتقی مع اللا سامیه فی منطلقاتها، بل هی الوجه الآخر للعمله نفسها. فعندما نقول أن تابعی دین معین هو الیهود، أیاً کان وطنهم، لا ینتسبون إلى ذلک الوط ولا یمکن أن یعیشوا کمواطنین متساوین مع بقیه المواطنین من الطوائف الأخرى، فإن تلک اللقاء مباشر مع دعاه اللاسامیه، وعندما یقولون أن الحل الوحید لمشکلتهم هو أن ینفصلوا عن الأمم والمجتمعات التی هم جزء منها عبر تاریخ طویل، ثم یهاجرون لیستوطنوا أرض شعب آخر ویحلوا محله بالقوه والإرهاب یأخذون من غیرهم الموقف نفسه الذی أخذه دعاه اللاسامیه منهم.

ومن هنا نلاحظ مثلاً العلاقه الوثقى بین ردوس وهو یبسط استعماره الاستیطانی فی جنوب شرقی القاره الإفریقیه وبین هرتزل الذی راح یخطط ویصمم لاستعماره الاستیطانی على أرض فلسطین.

وعندما حصل هرتزل على شهاده حسن سلوک استعماری استیطانی من رودس قدمها للحکومه البریطانیه لیستصدر منها قرار التأیید والدعم مقابل أن یبنی على أرض فلسطین قاعده للاستعمار تؤمن مصالحه فی أهم النقاط الاستراتیجیه فی الشرق الأوسط.

وهکذا باشرت الحرکه الصهیونیه متحالفه مع الاستعمار العالمی غزوتها لبلادنا. واسمحوا لی أن أوجز بعض الحقائق التالیه حولها:

کان عدد سکان فلسطین عند بدایه الغزوه عام ۱۸۸۱ وقبل قدوم أول موجه استیطان حوالی نصف ملیون نسمه کلهم من العرب، مسلمین ومسیحیین ومنهم حوالی عشرون ألفاً من یهود فلسطین یعیشون جمیعاً فی کنف التسامح الدینی الذی اشتهرت به حضارتنا.

وکانت فلسطین أرضاً خضراء معموره بشعبها العربی الذی یبنی الحیاه فی وطنه ویغنی ثقافته.
وعمدت الحرکه الصهیونیه إلى تهجیر حوالی خمسین ألف یهودی أوروبی بین عامی ۱۸۸۲ و ۱۹۱۷ لاجئه إلى شتى أسالیب الاحتیال لتغرسهم فی أ{ضنا. ونجحت فی الحصول على تصریح بلفور من بریطانیا، فجسد التصریح حقیقه التحالف الصهیونی الاستعماری، وعبر هذا التصریح عن مدى ظلم الاستعمار للشعوب حیث أعطت بریطانیا وهی لا تملک وعداً للحرکه الصهیونیه وهی لا تستحق. وخذلت عصبه الأمم بترکیبها القدیم شعبنا العربی وتبخرت وعود ومبادئ ویلسون فی الهواء وفرضت علینا قسراً الاستعمار البریطانی بصوره الانتداب، وتعهد صک الانتداب الذی أصدرته عصبه الأمم المتحده صراحه بالتمکین للغزوه الصهیونیه من أرضنا.

وعلى مدى ثلاثین عاماً بعد صدور تصریح بلفور نجحت الحرکه الصهیونیه مع حلیفها الاستعماری فی تهجیر مزید من یهود أوروبا واغتصاب أراضی عرب فلسطین. وهکذا أصبح عدد الیهود فی فلسطین عام ۱۹۴۷ حوالی ستمائه ألف یملکون أقل من ۶ % من أراضی فلسطین الخصبه. بینما کان تعداد عرب فلسطین حوالی ملیون وربع الملیون نسمه.
وبفعل تواطؤ الدوله المنتدبه مع الحرکه الصهیونیه ودعم الولایات المتحده لهما صدر عن هذه الجمعیه وهی ف یبدایه عهدها التوصیه بتقسیم وطننا فلسطین فی ۲۹ نوفمبر ۱۹۴۷ وسط تحرکات مریبه وضغوط شدیده، فقسمت ما لا یجوز لها أن تقسم: أرض الوطن الواحد، وحین رفضنا ذلک القرار فلأننا مثل أم الطفل الحقیقیه التی رفضت أن یقسم سلیمان طفلها حین نازعتها علیه امرأه أخرى. ومع ذلک فقد منح قرار التقسیم المستوطنین الاستعماریین ۵۴ % من أرض فلسطین. وکأن ذلک لم یکن کافیاً بالنسبه إلیهم، فشنوا حرباً إرهابیه ضد السکان المدنیین العرب واحتلوا ۸۱ % من مجموع مساحه فلسطین وشردوا ملیون عربی.

مغتصبین بذلک ۵۲۴ قریه ومدینه عربیه. ودمروا منها ۳۸۵ مدینه وقریه تدمیراً کاملاً محاها من الوجود. وحیث فعلوا ذلک أقاموا مستوطناتهم ومستعمراتهم فوق الانقاض وبین بساتیننا وحقولنا.

ومن هنا یبدأ جذر المشکله الفلسطینیه، أن هذا یعنی أن أساس المشکله لیس خلافاً دینیاً أو قومیاً بین دینین أو قومیتین ولیس نزاعاً على حدود بین دول متجاوره، انه قضیه شعب اغتصب وطنه وشرد من أرضه لتعیش أغلبیته فی المنافی والخیام.

وقد استطاع هذا الکیان الصهیونی وبدعم من دول الاستعمار والامبریالیه وعلى رأسها الولایات المتحده الأمریکیه أن یتحایل على هیئه الأمم لفبوله فی عضویتها ومن ثم على شطب قضیه فلسطین من دول أعمالها، وتضلیل الرأی العام العالمی بتصویر المشکله کمشکله لاجئین بحاجه إلى عطف المحسنین أو إعاده توطینهم فی بلاد الآخرین.

على أن هذه الدوله العنصریه التی قامت على أساس الاستعمار الاستیطانی لم تکتف بکل ذلک حیث جعلت من نفسها قاعده للإمبریالیه وراحت تتحول إلى ترسانه من الأسلحه لإکمال مهمتها فی إخضاع الشعوب العربیه والعدوان علیها طمعاً فی المزید من التوسع على الأرض الفلسطینیه والأراضی العربیه. فإلى جانب عشرات الاعتداءات التی شنتها هذه الدوله ضد البلاد العربیه قامت بحربین توسعیتین کبیرتین عام ۱۹۵۶ وعام ۱۹۶۷ عرضت خلالهما السلم العالمی لخطر حقیقی.

فقد کان من نتائج العدوان الصهیونی فی حزیران ۱۹۶۷ أن احتل العدو سیناء المصریه حتى مشارف السویس، واحتل الجولان السوریه فضلاً عن احتلاله للأرض الفلسطینیه حتى نهر الأردن، الأمر الذی شکل وضعاً جدیداً فی منطقتنا وخلق ما یسمى بمشکله الشرط الأوسط. ومما جعل الوضع یتفاقم أکثر إصرار العدو على استمرار الاحتلال وتکریسه، مشکلاً رأس حربه للاستعمار العالمی ضد أمتنا العربیه، وقد ضرب عرض الحائط بکل قرارات مجلس الأمن ونداءات الرأی العام العالمی للانسحاب من الأراضی التی احتلها بعد حزیران ولم تجد کل المساعی السلمیه والدبلوماسیه لردعه عن هذه السیاسه التوسعیه، فما کان أمام أمتنا العربیه وفی مقدمتها دولتا مصر وسوریا إلا أن تبذل الجهود المضنیه فی الاستعداد العسکری من أجل الصمود فی وجه هذه الغزوه الهمجیه المسلحه بالقوه، وثانیاً من أجل تحریر تلک الأراضی واستعاده حقوق الشعب الفلسطینی بعد استنفاذ کل الوسائل السلمیه، وضمن هذا الإطار اندلعت الحرب الرابعه، حرب تشرین لتؤکد للعدو الصهیونی عقم سیاسته الاحتلالیه التوسعیه واعتماده على شریعه القوه العسکریه، ولکن رغم ذلک فإن قاده الکیان الصهیونی مازالوا بعیدین عن الاتعاظ بهذه الدروس، فهم یعدون العده للحرب الخامسه، لیعودوا من جدید إلى سیاسیه مخاطبه العرب بلغه التفوق العسکری سیاسه العدوان والإرهاب والإخضاع للحرب.

سیدی الرئیس،،،

لشد ما یتألم شعبنا حین یسمع تلک الدعایات التی تقول أن أراضیه کانت صحراء فعمرها المستوطنون الأجانب، وأن وطنه کان خالیاً من السکان، وأنه لم یتضرر أحد من بنی البشر نتیجه قیام هذا الکیان الاستیطانی، لا .. یا سیدی الرئیس، یجب أن تدحض هذه الأکاذیب من على هذا المنبر العالمی، ویجب أن یعرف الجمیع أن فلسطین کانت مهداً لأقدم الحضارات والثقافات استثمر شعبها العربی ینشر الخضره والبناء والحضاره والثقافه فی بروعها طوال آلاف السنین ویرفع لواء التسامح الدینی ضارباً المثل على حریه العقیده وحارساً أمیناً على مقدسات جمیع الأدیان فی ظنه.

وأننی کأحد أبناء بیت المقدس احتفظ لنفسی ولشعبی بذکریات جمیله وصور رائعه عن مظاهر التآخی الدینی التی کانت تتألف فی مدینتنا المقدسه قبل حلول النکبه بها, ولم ینقطع شعبنا عن ذلک إلا بعد تمکن الغزوه الصهیونیه الهمجیه من إقامه دوله إسرائیل وتشریده.

ولکنه مازال مصمماً على الاستمرار ف أداء دوره الحضاری والإنسانی على أرض فلسطین، ولا یسمح بأن تتحول هذه الأراضی إلى بؤر للعدوان على الشعوب، وإلى معسکر عنصری ضد الحضاره والثقافه والتقدم والسلام. ولهذا فإن شعبنا لا یستطیع إلا أن یواصل تراث أجداده فی الکفاح ضد الغزاه وأن یحمل شرف المسؤولیه فی الدفاع عن وطنه وعن أمنته العربیه وعن الثقافه والحضاره ومهد الدیانات السماویه، وتکفینا نظره سریعه لمواقف إسرائیل العنصریه عندما دعمت منظمه الجیش السریه فی الجزائر، وفی دعمها للمستعمرین فی أفریقیا سواء فی الکونغو وانغولا وموزمبیق وزمبابوی وفی وقوفها إل جانب حکومه فیتنام ضد الثوره الفیتنامیه، فضلاً عن مواقفها المتتابعه فی هذا السیاق إلى جانب الاستعماریین والعنصرین فی کل مکان وعرقلتها لعمل لجنه تصفیه الاستعمار ورفضها التصویت لمصلحه استقلال بلدان أفریقیا ووقوفها ضد مطالب بلدان آسیا وإفریقیا وأمریکا اللاتینیه وبلدان عدیده أخرى فی مؤتمرات ‘ المواد الأولیه والتنمیه’ و’قانون البحار’ و ‘السکان’ و ‘التغذیه’. کل ذلک یعطی دلیلاً إضافیاً على صوره العدو الذی اغتصب بلادنا، ویکشف عن شرف النضال الذی نخوضه ضده. اننا ندافع عن حلم المستقبل، وهو یدافع عن أساطیر الماضی.

سیدی الرئیس،،،

إن لهذا العدو الذی نواجهه سجلاً حافلاً ضد الیهود أنفسهم فهناک فی داخل الکیان الصهیونی تمییز عنصری بشع ضد الیهود الشرقیین. وإذا کنا ندین بکل ما أوتینا من قوه مذابح الیهود تحت الحکم النازی، فإن القاده الصهاینه کما یبدو أن همهم الأکبر حینذاک هو استغلالها لتحقیق الهجره إلى فلسطین.

سیدی الرئیس،،،

لو کان تهجیرهم إلى فلسطین بهدف العیش کمواطنین متساوین معنا بالحقوق والواجبات لکنا أفسحنا المجال لهم ضمن إمکانات وطننا، کما حدث مع عشرات الآلاف من الأرمن الشرکس الذین ما زالوا بیننا أخوه مواطنین مثلنا تماماً، أما أن یکون هدف ذلک اغتصاب أراضینا وتشریدنا وتحویلنا إلى مواطنین من الدرجه الثانیه وإنزال المعامله نفسها بنا فهذا ما لا یمکن أن ینصحنا أحد القبول به أو الإذعان له. ولهذا فإن ثورتنا منذ البدایه لا تقوم على أسس عرقیه أو دینیه عنصریه، ولیست موجهه للإنسان الیهودی من حیث کونه إنساناً وإنما هی موجهه ضد العنصریه الصهیونیه وضد العدوان. وبهذا المعنى فإن ثورتنا هی أیضاً من أجل الإنسان الیهودی. إننا نناضل من أجل أن یعیش الیهود والمسیحیون والمسلمون بمساواه فی الحقوق والواجبات وبلا تمییز عنصر أو دینی.

أ‌. إننا إذن یا سیاده الرئیس نفرق بین الیهودیه وبین الصهیونیه. وفی الوقت الذی نعادی الحرکه الصهیونیه الاستعماریه، فإننا نحترم الدین الیهودی وإننا نحذر الیوم، وبعد قرابه قرن من بروز هذه الحرکه العنصریه، من أن خطرها یتزاید ضد الیهود فی العالم، وضد شعبنا العربی وضد أمن العالم وسلامته، فالصهیونیه لا تزال متمسکه بتهجیر الیهود من أوطانهم واصطناع قومیه لهم یستبدلون بها قومیاتهم الأصلیه. إن الصهیونیه تتابع نساطها التخریبی هذا على الرغم من ظهور فشل الحل الذی قدمته، وأن ظاهره النزوح من التجمع الإسرائیلی المستمره منذ قیامه والتی ستقوى مع سقوط قلاع الاستعمار الاستیطانی العنصری فی العالم، لدلیل على هذا الفشل.

ب‌. إننا ندعو جمیع الشعوب والحکومات لمجابهه مخططات الصهیونیه الرامیه إلى تهجیر مزید من یهود العالم من أوطانهم لیغتصبوا وطننا. وندعوهم ف یالوقت نفسه للوقوف فی وجه أی اضطهاد للإنسان بسبب دینه أو جنسه أو لونه.

ت‌. وإننی أتساءل یا سیاده الرئیس، لماذا یتحمل شعبنا ووطننا مسؤولیه مشکله الهجره الیهودیه إذا کانت لا زالت مثل هذه المشکله فی مخیله البعض؟ وأتساءل لماذا لا یتحمل المتحمسون لهذه المشکله إن وجدت، المسؤلیه فیفتحوا بلادهم الکبیره الرقعه والقادره لاستیعاب هؤلاء المهاجرین ومساعدتهم؟

سیدی الرئیس ،،،

إن الذین ینعتون ثورتنا بالإرهاب، إنما یفعلون ذلک لکی یضللوا الرأی العام العالمی عن رؤیه الحقائق، من رویه وجهنا الذی یمثل جانب العدل والدفاع عن النفس ووجههم الذی یمثل جانب الظلم والإرهاب.

إن الجانب الذی یقف فیه حامل السلاح هو الذی یمیز بین الثائر والإرهابی، فمن یقف فی جانب قضیه عادل ومن یقاتل من أجل حریه وطنه واستقلاله ضد الغزو والاحتلال والاستعمار لا یمکن أن تنطبق علیه بأی شکل من الأشکال صفه إرهابی وإلا اعتبر الشعب الأمریکی حین حمل السلاح ضد الاستعمار البریطانی إرهابیاً واعتبرت المقاومه الأوروبیه ضد النازیه إرهاباً، واعتبر نضال شعوب آسیا وإفریقیا وأمریکیا اللاتینیه إرهاباً. لا یا سیدی الرئیس إن هذا هو الکفاح العادل والمشروع والذی یکرسه میثاق هیئه الأمم والإعلان العالمی لحقوق الإنسان. أما الذی یحمل السلاح ضد القضایا العادل… الذی یشن الحرب لاحتلال أوطان الآخرین ونهبم واستغلالها واستعمارهم فذلک هو الإرهابی وأعماله هی التی یجب أن تدان وینسحب علیه لقب مجرم حرب ذلک أن عداله القضیه هی التی تقرر عداله السلاح

سیدی الرئیس،،،

إن الإرهاب الصهیونی الذی ارتکب بحق الشعب الفلسطینی لإجلائه عن وطنه واقتلاعه من أرضه مدون لدیکم فی وثائق رسمیه وزعت فی الأمم المتحده، لقد ذبح الآلاف من أبناء شعبنا فی قراهم ومدنهم وأجبر عشرات الأولوف تحت نار البندقیه وقصف المدافع والطائرات أن یترکوا بیوتهم وما زرعوا فی أرض أجدادهم. وکم من مره أجبر فیها أبناء من شعبنا نساء وأطفال وشیوخ على الخروج من دون زاد أو ماء زأرغموا على تسلق الجبال والتیه فی الصحراء.

إن الکوارث التی حلت عام ۱۹۴۸ بأهالی المئات من القرى والمدن فی السهل والجبل، فی القدس ویافا واللد والرمله والجلیل، لم ولن ینساها من عانى أهوال لحظه لحظه رغماً عن التعتیم الإعلامی العالمی الذی نجح فی إخفاء هذه الأهوال کما أخفى أثر ۳۸۵ قریه ومدینه فلسطینیه دمرت فی حینه وأزیلت من الوجود، ان نسف ۱۹ ألف منزل على مدى السنوات السبع الأخیره أی ما یساوی تدمیر مائتی قریه فلسطینیه أخرى تدمیراً کاملاً والأعداد الضخمه من مشوهی الإرهاب والتعذیب ومن فی السجون لا یمکن أن یطمسه التعتیم الإعلامی . لقد وصل إرهابهم إلى الحقد حتى على شجره الزیتون فی بلادی التی اعتبروها علماً شامخاً یذکرهم بسکان البلاد الأصلیین، یصرخ أن الأرض فلسطینیه، فراحوا یعملون على اقتلاعها أو قتلها بالإهمال والتحطیب، ماذا یمکن أن یسمى تصریح غولدا مائیر عندما عبرت عن ‘قلقها من الأطفال الفلسطینیین الذین یولدون کل صباح’. انهم یرون فی الطفل الفلسطینی والشجره الفلسطینیه عدواً یجب التخلص منه، یا سیاده الرئیس، طیله عشرات السنین وهم یتعقبون قیادات شعبنا الثقافیه والسیاسیه والاجتماعیه والفنیه بالإرهاب والتقتیل والاغتیال اوالتشرید . لقد سرقوا تراثنا الحضاری، وفولکلورنا الشعبی وادعوه لهم ومدوا إرهابهم إلى مقدساتنا فی مدینه السلام القدس الحبیبه وعمدوا إلى إفقادها طابعها العربی المسیحی الإسلامی من خلال تهجیر سکانها وضمها لدولتهم، ولا حاجه لأن نسترسل فی ذکر المسجد الأقصى وسرقه ثروات کنیسه القیامه والتشویه الذی لحق بعمرانها وطابعها الحضاری.. فالقدس بروعتها وبالعبق التاریخی المسیطر علیها تشهد لإجیالنا المتعاقبه التی مرت علیها تارکه فی کل رکن من أرکانها أثراً خالداً وبصمه حنونه ولمسه حضاریه ونبضه إنسانیه.
ولیس غریباً أن تتعانق فی سمائها الرسالات السماویه الثلاث وتتهادى فی رکبها وآفاقها تنیر للبشریه طریق جلجلتها وهی تحمل أشواکها وآلامها لترسم مستقبلها بکل ما فیه من آمال وأمانی ومعطیات .
سیدی الرئیس،،،
إنا العدد القلیل من العرب الفلسطینیین الذیم لم یستطع العدو هجیرهم من أرضهم عام ۱۹۴۸ هم الآن لاجئون على أرضهم وقد عوملوا فی القانون الإسرائیلی کمواطنین من الدرجه الثانیه، بل والثالثه باعتبار أن الیهود الشرقیین هم مواطنوا الدرجه الثانیه ومورست ضدهم کل أشکال التمییز العنصری والإرهاب وصودرت أراضیهم وممتلکاتهم، وتعرضوا لمذابح دامیه کما حدث فی قریه کفر قاسم، وهجروا من قراهم وحرموا من العوده لها کما حدث لأهالی قریتی کفربرعم وأقرت، کما أهلنا عاشوا هناک ثمانیه عشر عاماً تحت الحکم العرفی لا یحق لهم الانتقال من مکان إلى مکان مجاور دون إذن مسبق من الحاکم العسکری. تصور، یا سیاده الرئیس، فی الوقت الذی یسن فیه المشرع الإسرائیلی قانوناً حقاً تلقائیاً بالمواطنه لأی یهودی یهاجر إلى أرضنا فور أن یطأها، یسن قانوناً آخر یعتبر الفلسطینیین الذین بقوا فی فلسطین ولم یکونوا فی قراهم أو مدنهم ساعه احتلالها محرومین من المواطنه.

سیدی الرئیس،،،
إن سجل حکام إسرائیل الحافل بجرائم الإرهاب یمتد لیشمل عدداً من أبناء أمتنا العربیه الذین بقوا تحت الاحتلال فی سیناء أو الجولان کما أن ذکرى جریمه قصف مدرسه بحر البقر ومصنع أبو زعبل فی مصر العربی ما زالت ماثله للإذهان، وأما تدمیر مدینه القنیطره السوریه مازال شاهداً لکل من یرید أن یرى ما یفعله الإرهاب، وإذا فتح سجل الإرهاب الصهیونی على جنوبی لبنان وهو الإرهاب الذی ما زال میتمراً، فسوف تقشعر الأبدان من هول ما یرتکب من أعمال القرصنه والقصف والعدوان، بما فی ذلک تهجیر المدنیین وتدمیر بیوتهم وخطفهم وحرق مزارعهم إلى جانب الاعتداءات المستمره على سیاده الدوله اللبنانیه، والإعداد لسرقه میاه نهر اللیطانی، ولنذکر فی هذا المجال بالمقررات العدیده التی صدرت عن هذه المنظمه، والتی تدین إسرائیل بارتکاب الاعتداءات ضد الدوله العربیه وبالاعتداء على حقوق الإنسان، وفیما یتعلق بضم القدس وتغییر وضعها السابق للاحتلال وإدانتها لمخالفات متعدده لبنود اتفاقیات جنیف فی حاله الحرب.
سیدی الرئیس،،،

إن التأمل بکل هذه الأعمال لا یمکن أن یطلق علیه من وصف غیر وصف الإرهاب الهمجی، ومع ذلک یتجزأ أولئک الإرهابیون الغزاه العنصرین على تسمیه نضالات شعبنا العادله بالأعمال الإرهابیه.

هل یوجد ثمه تجرؤ على الباطل والتزییف أشد من هذا . واننا نقول أن على أولئک الذین اغتصبوا أرضنا وارتکبوا من جرائم الإرهاب والتمییز العنصری أکثر مما فعل ویفعل العنصریون فی جنوبی إفریقیا، ان یتذکروا قرار الجمعیه العامه لهیئه الأمم المتحده الذی أعلن طرد جنوبی إفریقیا من عضویتها، لأن ذلک هو المصیر المحتوم لکل الدول العنصریه التی تطبق شریعه الغاب وتغتصب وطن الآخرین وتضطهدهم.

سیدی الرئیس،،،

لقد قاوم شعبنا الفلسطینی خلال ثلاثین عاماً تحت الاحتلال البریطانی والغزو الصهیونی کل حاولات انتزاع أرضه، وناضل فی ثورات ست، ومنهخلال عشرات الانتفاضات الشعبیه ومن أجل احباط المؤامره لیبقى على أرضه وفوق تراب وطنه، قدم فی سبیل ذلک ولغایه ۱۹۴۸ ثلاثین ألف شهید (أی ما یوازی ۶ ملایین أمریکی بالنسبه لعدد سکان الیوم).

وعندما اقتلعت غالبیته من الأرض الفلسطینیه التی احتلت عام ۱۹۴۸ ظل یقوم فی ظروف صعبه محاولات إفنائه. وحاول شعبنا بکل الطرق استمرار نضاله السیاسی من أجل حقوقه، دون جدوى .

وناضل للحفاظ على وجوده فتعلم أبناؤه فی النزوح والشتات وکدحوا تحت أصعب الظروف لیستطیعوا الاستمرار، وأصبح لدى الشعب الفلسطینی آلاف الأطاء والمهندسین والأساتذه والعلماء توجهوا بعملهم وإمکانیاتهم للأقطار العربیه المحیطه بوطنهم المغتصب، فساهموا فی البناء والتعمیر والتطویر وحصلوا على دخل استخدموه لمساعده أقربائهم الصغار والعجائز الذین استحال علیهم مغادره مخیمات النزوح، علم الأخ أخاه أخته وحافظ على والدیه وربى أولاده ولکنه ظل یحلم فی قلب ذاته بالعوده إلى فلسطین.. ظل فلسطینیاً متمسکاً بوطنه لا یهتز ولاؤه لها ولا تهن عزیمته ولا یفتر حماسه، لم یغره شیء للتخلی عن فلسطینیته ووطنه فلسطین.

لا ولم ینسه الزمن إیاها کما توقع المتوقعون.

وعندما خابت آمال شعبنا بالأسره الدولیه التی نسیته وتغافلت عن حقوقه وثبت لشعبنا عجز النضال السیاسی وحده عن استعاده شبر أرض من وطنه لجأ شعبنا إلى الثوره الفلسطینیه وأعطاها کل إمکانیاته المادیه والبشریه وخیره شبابه.. وواجهشعبنا ببساله إرهاباً إسرائیلیاً لا یتخیله بشر لیثنیه عن طریق النضال.

لقد قدم شعبنا فی السنوات العشر الأخیره من نضاله آلاف الشهداء وأضعافهم من الجرحى والمشوهین والأسرى والمعتقلین من أجل أ یفنى أو یذوب ومن أجل انتزاع حقه فی تقریر مصیره على وطنه وفی عودته إلى ترابه.

وتعیش جماهیر شعبنا الآن تحت الاحتلال الصهیونی تقاوم بکل الکبریاء المتأصله فیها، بکل الشموخ الثوری الملازم لها سواء من زج منها فی السجون والمعتقلات أو من یعیش داخل السجن الکبیر فی قفص الاحتلال، یقاومون من أجل البقاء والوجودز یناصلون من أجل أن تبقى الأرض عربیه ویکافحون الطغیان والظلم والإرهاب بشتى صوره المأساویه الخطیره.

ومن خلال ثوره شعبنا المسلحه تبلورت قیادته السیاسیه وترسخت مؤسساته الوطنیه وبنیت حرکه التحریر الوطنیه التی تضم کل فصائله وتنظیماته وقدراته والتی جسدتها منظمه التحریر الفلسطینیه.

ومن خلال حرکه التحرر الوطنیه الفلسطینیه نضج نضال شعبنا وتعددت أسالیبه فشمل النضال السیاسی والاجتماعی بالإضافه للنضال المسلح، واندفعت منظمتنا تساهم فی بناء الإنسان الفلسطینی المؤهل لبناء المستقبل الفلسطینی ولیس لتعبئته لمواجهه تحدیات الحاضر.

وتعتز منظمه التحریر الفلسطینیه بإنها وهی تخوض المعارک المسلحه وتواجه قساوه الإرهاب الصهیونی، قامت بمآثر عدیده حضاریه وثقافیه فشکلت مؤسسات البحث العلمی، والتطویر الزراعی والرعایه الصحیه وإحیاء التراث الحضاری لشعبنا، وتطویر الفولکلور الشعبیوخرجت من بین صفوفها عدداً من الشعراء والفنانین والکتاب الذین یسهمون فی تطویر الثقافه العربیه، وربما امتد ذلک إلى الثقافه العالمیه، وکان المحتوى لکل ذلک یحمل طابعاً إنسانیاً عمیقاً آثار إعجاب کل الأصدقاء الذین أطلعوا علیه وکنا بذلک النقیض لعدونا الذی قام على هدم الحضاره والثقافه بترویج الأفکار العنصریه والاستعماریه وکل ما هو معاد للشعوب والتقدم والعدل والدیمقراطیه والسلام.

سیدی الرئیس،،،

لقد اکتسبت منظمه التحریر الفلسطینیه شرعیتها من طلیعتها فی التضحیه ومن قیادتها للنضال بکافه أشاله، واکتسبتها من الجماهیر الفلسطینیه التی أولتها قیاده العمل واستجابت لتوجیهها… واکتسبها من تمثیل کل فصیل ونقابه وتجمع وکفاءه فلسطینیه فی مجلسها الوطنی ومؤسساتها الجماهیریه، وقد تدعمت هذه الشرعیه بمؤازره الأمه العربیه کلها لها. وکما تکرس هذا الدعم فی مؤتمر القمه العربی الأخیر بتأکید حق منظمه التحریر الفلسطینیه فی إقامه السلطه الوطنیه المستقله على کل الأراضی الفلسطینیه التی یتم تحریرها بصفتها الممثله الشرعیه الوحیده للشعب الفلسطینی.

کما أن شرعیتها تعمقت من خلال دعم الأخوه فی حرکات التحرر ودول العالم الصدیقه المناصره التی وقفت إلى جانب المنظمه تدعمها وتشد أزرها فی نضالها من أجل حقوق الشعب الفلسطینی.

وهنا لا بد أن أن أعلن بکل اعتزاز شکر ثوارنا وشعبنا للمواقف المشرفه التی وقفتها مع نضال شعبنا دول عدم الانحیاز والدول الاشتراکیه والدول الإسلامیه الإفریقی والدول الصدیقه فی أوروبا وکذلک الأصدقاء فی آسیا وأفریقیا وأمریکا اللاتینیه.

سیدی الرئیس،،،

إن منظمه التحریر الفلسطینیه هی الممثل الشرعی والوحید للشعب الفلسطینی وهی بهذه الصفه تنقل إلیکم تلک الرغبات والأمانی وتحملکم مسؤولیه تاریخیه کبیره تجاه قضیتنا العادله.

سیاده الرئیس،،،
لقد تعرض شعبنا لویلات الحرب والدمار والتشرید سنین طویله، ودفع شعبنا من دماء أبنائه وأرواحهم ما یعوّض بثمن.

وعانى منالاحتلال والتشرید والنزوح والإرهاب ما لم یعان منه شعب آخر. ولکن ذلک کله لا یجعل شعبنا حاقداً یحلم بالانتقام، کما أنه لا یجعلنا یا سیاده الرئیس تقع فی سقطه عدونا العنصریه أو نفق الرؤیه الحقیقیه فی تحدید أعدائنا وأصدقائنا.

إننا ندین کل الجرائم التی ارتکبت ضد الیهود وکل أنواع التمییز الصریح والمقنع الذی عانى منه معتنقو الیهودیه.

سیدی الرئیس،،،

إننی ثائر من أجل الحریه. واعرف أن کثیرین من الجالسین فی هذه القاعه کانوا فی مثل المواقع النضالیه التی أقتل منها الآن.

واستطاعوا من خلال نضالهم أن یحولوا أحلامهم إلى حقائق. إنهم شرکائی فی الحلم إذن، من هنا أسألهم أن نمضی فی تحویل الحلم المشترک بمستقبل السلام فی هذه الأرض الفلسطینیه المقدسه إلى حقائق ساطعه.

لقد وقف المناضل الیهودی أهود أدیف فی المحکمه العسکریه الإسرائیلیه قائلاً: أنا لست مخرباً… أنا من المؤمنین بإقامه الدول الدیمقراطیه على هذه الأرض، أنه الآن فی غیاهب سجون الزمره العسکریه الصهیونیه مع زملاء له.

ویمثل الآن، أمام هذه المحاکم ذاتها، أمیر شجاع من أمراء الکنیسه المسیحیه هو المطران کبوجی. انه یرفع أصابعه بعلامه النصر – شعار ثوارنا – ویقول: ‘ إننی أعمل من أجل السلام فی فلسطین لیعیش الجمیع على أرض السلام بسلام’ . وسیلقى هذا الأمیر الراهب المصیر ذاته فی غیاهب السجون.

فلماذا لا أحلم، یا سیاده الرئیس، وآمل، والثوره هی صناعه تحقیق الأحلام والآمال، فلنعمل معاً على تحقیق الحلم فی أن أعود مع شعبی منمنفای لأعیش مع هذا المناضل الیهودی ورفاقه، ومع هذا المناضل الراهب المسیحی وإخوانه فی ظل دوله واحده دیمقراطیه یعیش فیها المسیحی والمسلم فی کنف المساواه والعدل والإخاء.

ألا یستحق هذا الهدف الإنسانی النبیل أن أتاضل من أجل تحقیقه مع کل الشرفاء فی العالم؟ ولعل أروع ما فی هذا الهدف العظیم هو أنه من أجل فلسطین… أرض القداسه والسلام، أرض الاستشهاد والبطوله.

لقد ناضل الیهود یا سیاده الرئیس فی أوروبا وهنا فی أمریکا من أجل أوطان لا طائفیه تنفصل فیها الدول عن الکنیسه وقاتلوا ضد التمییز على أساس الدین. فکیف یمکن لهم أن یرفضوا هذا النموذج الإنسانی المشرف على الأرض المقدسه، أرض السلام والمساواه؟ وکیف یمکن لهم أن یستمروا فی دعم أکثر دول العالم انغلاقاً وتمییزاً وتعصباً؟

إننی أعلن أمامکم هنا کرئیس لمنظمه التحریر الفلسطینیه وقائد للثوره الفلسطینیه أننا عندما نتحدث عن آمالنا المشترکه من أجل فلسطین الغد فنحن نشمل فی تطلعاتنا کل الیهود الذین یعیشون الآن فی فلسطین ویقبلون العیش معنا فی سلام ودون تمییز على أرض فلسطین.

إننی بصفتی رئیساً لمنظمه التحریر وقائداً لقوات الثوره الفلسطینیه أدعوا الیهود فرداً فرداً لیعیدوا النظر فی طریق الهاویه الذی تقودهم إلیه الصهیونیه والقیادات الإسرائیلیه وهی التی لم تقدم لهم غیر النزیف الدموی الدائم والاستمرار فی خوض الحروب واستخدامهم کوقود دائم لها.

إننا ندعوکم للخروج إلى مجال الاختیار الرحب بعیداً عن محاولات قیادتکم لغرس عقدیه المساواه وجعلها قدراً لکم.

إننا نقدم لکم أکرم دعوه… أن نعیش معاً فی إطار السلام العادل فی فلسطیننا الدیمقراطیه.
إننی کرئیس لمنظمه التحریر الفلسطینیه وکقائد للثوره الفلسطینیه أعلن هنا أننا لا نرید إراقه نقطه دم یهودیه أو عربیه… ولا نستعذب استمرار القتال دقیقه واحده إذا حل السلام العادل المبنی على حقوق شعبنا وتطلعاته وأمانیه.
إننی کرئیس لمنظمه التحریر الفلسطینیه وکقائد للثوره الفلسطینیه أتوجه إلیکم أن تقفوا مع نضال شعبنا من أجل تطبیق حقه فی تقریر مصیره، هذا الحق الذی کرسه میثاق منظمتکم وأقرته جمعیتکم الموقره فی مناسبات عدیده.. وإننی أتوجه إلیکم أیضاً أن تمکنوا شعبنا من العوده منمنفاه الإجباری الذی دفع إلیه تحت حراب البنادق وبالعسف والظم لیعیش فی ظنه ودیاره وتحت ظلال أشجار حراً سیداً متمتعاً بکافه حقوقه القومیه لیشارک فی رکب الحضاره البشریه وفی مجالات الإبداع الإنسانی بکل ما فیه من إمکانات وطاقات ولیحمی قدسه الحبیبه کما فعل دائماً عبر التاریخ ویجعلها قبله حره لجمیع الأدیان بعیداً عن الإرهاب والقهر.

کما اتوجه إلیکم بأن تمکنوا شعبنا من إقامه سلطته الوطنیه المستقله وتأسیس کیانه الوطنی على أرضه.

لقد جئتکم یا سیاده الرئیس بغصن الزیتون مع بندقیه ثائر.. فلا تسقطوا الغصن الأخضر من یدی.

سیاده الرئیس….

الحرب تندلع من فلسطین والسلام یبدأ من فلسطین

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

سه × 5 =